تعویض
نویسه گردانی:
TʽWYḌ
الش (alesh) :هم اکنون در شهرستان فردوس کاربرد دارد
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
تعویض . [ ت َع ْ ] (ع مص ) عوض دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). عوض کردن . (آنندراج ). بدل دادن ....
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
ویکر vikr (سنسکریت)
گورین (کردی)
پَریال (سنسکریت: پَرَیایَ)
ویاب (سنسکریت: ویابهیچارَ)
ویپرین viprin (سنسک...
تعویض کردن . [ ت َع ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بدل کردن . تبدیل کردن . تغییر دادن . تاخت زدن . و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
تعویذ، عباراتی اغلب مکتوب عمدتاً از آیات قرآنی و ادعیه مأثوره برای در امان ماندن از شرور و بلاها. تعویذ در لغت به معنای پناه بردن، پناه دادن و در امان...
تعویذ. [ ت َع ْ ] (ع مص ) بازداشت خواستن کسی را. (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اعاذه : اعاذةً و اعواذا؛ دعا کرد وی را به محافظت و قال...
تعویذ. [ ت َع ْ ] (ع اِ) آنچه از عزائم و آیات قرآنی و جز آن نوشته جهت حصول مقصد و دفع بلاها با خود دارند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مج...
تعویذ کردن . [ ت َع ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دعای دفع بلا کردن . حرز بستن . محفوظ کردن . در پناه قرار دادن . دعای دفع بلا قرار دادن : از این دیو تعو...
تعویذ آسمان . [ ت َع ْ ذِ ] (اِخ ) کنایه از جوزا است و آن برج سوم است از جمله ٔ دوازده برج فلک . (برهان ). برج جوزا. (ناظم الاطباء).
تعویذ سیمین . [ ت َع ْ ذِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ستاره ها. (ناظم الاطباء).