مهاد
نویسه گردانی:
MHAD
مهاد (mehâd) : اصل - پرنسیپ
meh (Major) + âd ( Suffix)
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
مهاد. [ م َهَْ ها ] (ع ص ) گهواره فروش . (یادداشت مؤلف ). منجک گر. (مهذب الاسماء). گهواره ساز و گهواره فروش .
مهاد. [ م ِ ] (ع اِ) گهواره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || زمین . (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ...
مهاد. [ م ِ ](ع اِ) ج ِ مَهْد و مُهْد و مُهُد. (ناظم الاطباء).
آموزش: مجموعه درسهائی است که رشته اصلی تحصیلات دانشگاهی را تشکیل می دهد که بوسیله یک یا چند گروه آموزشی عرضه می شوند. معمولا واژه "اصلی" بجای آن به کا...
محاد. [ م ُ حادد ] (ع ص ) مزاحم . || مانع. || مخالف . || پیوسته و متصل . || پهلوی هم و هم حد. (ناظم الاطباء). رجوع به محادة شود.