چم
نویسه گردانی:
CM
مختصر شده «چه می دانم» در لهجه مردم سیرجان
با علامت ضمه بر روی حرف «چ»
واژه های همانند
۱۹۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۸ ثانیه
چم . [ چ َ ] (اِخ ) ده مخروبه ای است از دهستان براآن بخش حومه ٔ شهرستان اصفهان . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).
معنی. مفهوم. درونمایه || و معنی را نیز گویند که روح لفظ است، چه لفظ را به منزلۀ جسم و معنی را روح آن گرفته اند. (برهان قاطع-چ معین-امیر کبیر1357 سات 6...
خم و پیچ و تاب را گویند، چنان که در "هزار چم" به معنی پر پیچ و خم
ای توسن عاطفت! سبکتر چم
وی طایر آرزو! فروتر پر ...
چم چم . [ چ َ چ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان فارسینج بخش اسدآباد شهرستان همدان که در 35 هزارگزی جنوب باختری قصبه ٔ اسدآباد و 4 هزارگزی فارسینج ...
قلعه چم . [ق َ ع َ چ َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اراضی نیزار از بخش مرکزی شهرستان قم . این ده در 40هزارگزی جنوب باختری قم قرار دارد. موقع ج...
قارقولی چم . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان . در 30هزارگزی شمال باختری سیردان و در قسمت جنوب رودخا...
کشگور قره چم . [ ک ُ گ ِ وَ ق َ رِ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طارم پائین بخش سیردان شهرستان زنجان واقع در 18هزارگزی شمال باختری سیردان...
خم چم . [ خ َ چ َ ] (اِ مرکب ) راه رفتن به ناز. || حرکات دلبرانه . || تواضع و فروتنی . (یادداشت بخط مؤلف ).