لای لای
نویسه گردانی:
LAY LAY
لای لای دانستین کج کج سیم که خیلی تاو کج پیچ داشته وسیله فلزی یا پلاستیکی که زیاد کج پیچ شده باشد در زبان پارسی غور
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
لای لای . (اِ) کلمه ای که در هنگام خواب کردن کودکان بر زبان آرند. رجوع به لالائی شود.
گل و لای . [ گ ِ ل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پس از طغیان آب در رودخانه یا نهر مقداری رسوبات از خود باقی گذارد که آنرا گل و لای خوانند. عَجَ...
لای چین کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) زنده به میان دیوار نهادن . به گچ گرفتن . به گل گرفتن .
چوب لای چرخ گذاشتن؛ میان پره های گردونه قطعه چوبی قرار دادن تا از حرکت آن جلوگیری کند. - || مجازاً، سنگ پیش پاانداختن . ایجاد مانع کردن، در مقابل پیشر...
پوستین به لای اندر مالیدن . [ ب ِ اَ دَ دَ ] (مص مرکب ) چون متظلمان و مظلومان جامه گل آلوده کرده بشکایت بردن : دادخواهی ، ور بخواهند از تو...