اعلام
نویسه گردانی:
ʼʽLAM
الاعلام. این کتاب که نام کامل آن قاموس تراجم لاشهرالرّجال و النِساء منالعَرَب و المُستعرِبینَ و المُسِتشرقینْ است،به زبان عربی و نوشته خیرالدین الزرکلی (1310-1396 ق./ 1893-1976 م.)، روزنامهنگار و نویسندهای اهل بیروت و از پدر و مادری دمشقی است که چندین روزنامه، مجله و چاپخانه در دمشق و قاهره تأسیس کرد. هنگام تسلط فرانسویان بر ریه، محکوم به اعدام شد، و به حجاز گریخت و تابعیت آنجا را پذیرفت، در دستگاه آل سعود برآمد و به مناصب عمده رسید (3: ج 10، ص 257-259؛ ج 1، ص 1172). الاعلام معروفترین اثر زِرِکلی است که در مقدمه متذکر شده چون گنجینه کتابخانههای عربی فاقد کتابی مشتمل بر شرح احوال مشاهیر مردان و زنان عرب، مستعرب، و مستشرق بود، سعی در خلق اثری جامع داشت تا به ضبط نام این دسته از افراد، که سخنی از آنان در تاریخ از قدیم تا زمان تألیف آمده، مبادرت کند. مؤلف سعی در تلخیص ارائه مطالب داشته، و به جهت اجتناب از تحولات حوادث جاری به معاصرین زنده نپرداخته است. متن از گونه فرهنگ زندگینامهها در مراجع تلقی شده و چارچوب گزینش صاحب ترجمه در اثر مشتمل است بر افرادی که دارای منصب خلافت، امارت، وزارت، و قضاوت بوده که اثری درخور داشتهاند، یا صاحب ریاست مذهبی، فن و حرفهای بوده، یا در شعر جایگاهی احراز کرده و اسمی از وی در کتب نقل است، یا روایت بسیار از او نقل شده، و دارای اصل و نسب بوده یا ضربالمثل به او منتسب کنند. بهطور کلی، آن چنان که در مقدمه اثر آورده ضابطه کلی گزینش صاحب ترجمه آن است که نام او بر زبانها بوده و از وی سراغ بسیار گیرند (1: ج 1، ص 195؛ 3: ج 1، ص 12-13). تدوین متن بر اساس نام کوچک و سپس اسم پدر ملاک بوده، در موارد مشابه که نام و نام پدر یکسان باشد، تاریخ وفات منبای اولویت قرار گرفته است. مهمترین ویژگی اثر عبارت است از ارجاع شهرت یا لقب صاحب ترجمه به اسم کوچک او که شرح حال در ذیل آن ذکر شده است. براین قرار، در این اثر به رفع این نقیصه، که اعلام نه برحسب شهرت و کنیه بلکه برحسب نام کوچک مرتب شده، پرداخته و ابداع نوینی را در سرگذشتنامههای عربی در اوایل قرن بیستم ظاهر میسازد. ویژگی دیگر اثر اینکه گاه اسم اشهر اشخاص بدون رعایت نظم الفبایی در بالای نام کوچک آنها و با حروف درشتتر از متن آمده است (2: 78؛ 7: 100). همچنین در تنظیم عناوین، کلمات "اب"، "ام"، "ابن"، "بنت"، و از این قبیل را در مداخل حذف کرده و مستقیمآ به اسامی خاص افراد ارجاع میدهد. در ذیل هر مدخل، تاریخ تولد و وفات به هجری و میلادی، شهرت، نسبت، کنیه، لقب، شرح کوتاهی از صاحب عنوان و مجموعه آثار وی ارائه میشود. در نهایت مآخذ مورد استفاده برای هر مدخل ذکر شده است (3: ج 1، ص 14-15). نخستین چاپ کتاب در سه جلد (1927 م./ 1347 ق.) در مصر انتشار یافت. چاپ دوم همراه با اضافات و اصلاحات چندی از جانب مؤلف در ده جلد (1377-1378 ق./ 1954-1959 م.) به انضمام یک مقدمه جدید در مصر انتشار یافت. جلد دهم که مستدرک نه جلدی پیشین است در صفحه 257 تا 260 شرح احوال گردآورنده به قلم مؤلف را دربر دارد. از صفحه 261 تا 360 به معرفی مصادر و مراجع کتاب تخصیص یافته است. چاپ سوم در بیروت به سال (1389 ق./ 1969 م.) منتشر شد، این چاپ ضمن اصلاحاتی چند، برخوردار از دو جلد تکمیلی مشتمل بر تداوم استدراک جلد دهم چاپ قبلی اثر، شامل تصاویر و خطوط صاحبان تراجم است که اضافه بر متن الاعلام تلقی میشود (1: ج 1، ص 195؛ 3: ج 1، مقدمه؛ 6: 349). چاپ چهارم بعد از درگذشت مؤلف به سرپرستی زهیر فتحالله در سال (1399 ق./ 1979 م.) با مقدمه، اصلاحات، و حواشی چندی نسبت به چاپ قبلی، با یادداشت خیرالدین زرکلی، در هشت جلد توسط دارالعلم للملایین در بیروت بهصورت مکرر انتشار یافته است (4: ج 1، مقدمه). برای الاعلام ذیل و تکملههای چندی به رشته تحریر در آمده که از آن جمله است: 1) تتمه الاعلام، بآخره مستدرک یحتوی علی تراجم و اضافات و توثیقات جدیده (بیروت: دارابن حزم، الطبعه الاولی، 1418 ق./ 1998 م.) از محمد خیر رمضان یوسف در 2 جلد؛ 2) ذیل الاعلام، قاموس تراجم لاشهر... (جده: دارالمناره، الطبعه الاولی، 1418 ق./ 1998 م.) از احمد العلاونه در یک جلد؛ 3) اتمام الاعلام، ذیللکتاب الاعلام لخیرالدین الزرکلی (بیروت: دارصادر، الطبعه الاولی، 1999م.) از محمدریاض المالح در یک جلد. مآخذ: 1) "الاعلام". دایرهالمعارف فارسی مصاحب، ج 1، ص 195؛ 2) حسن، محمدعبدالغنی. زندگینامهها. ترجمه امیره ضمیری. تهران: امیرکبیر، 1362؛ 3) الزرکلی، خیرالدین. الاعلام: قاموس تراجم لاشهرالرجال... . الطبعه الثالثه. [بیروت: بینا[، 1389 ق. = 1969 م؛ 4) "زرکلی، خیرالدین". دایرهالمعارف فارسی مصاحب، ج 1، ص 1172؛ 6) ستوده، علامرضا. مرجعشناسی و روش تحقیق در ادبیات فارسی. تهران: سمت، 1371؛ 7) شعبانی، احمد. مرجعشناسی اسلامی. تهران: دبیرخانه هیأت امنای کتابخانههای عمومی کشور، 1378. صمد اسماعیلزاده دائرةالمعارف کتابداری و اطلاع رسانی.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
اعلام . [ اَ ](ع اِ) ج ِ عَلَم . علمهای فوج و بیرقها. (آنندراج ). ج ِ عَلَم ، درفش و پرچم . (منتهی الارب ). ج ِ عَلَم ، رایت . درفش . (از اقرب ا...
اعلام . [ اِ ] (ع مص ) آگاهانیدن و آگاه گردانیدن . (آنندراج ). آگاه گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). باخبر ساختن کسی را. و بدین معنی...
eålãm اِعلام و اعلان: اعلام یعنی آگاه کردن، آگاهانیدن و اعلان یعنی آشکار کردن. **** همتای پارسی اعلام: اَزدا (پارسی باستان)*** همتای پارسی اعلان: ابدی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
اعلام کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) اعلان کردن . آگاه کردن . (فرهنگ فارسی معین ). باخبر ساختن . آگاهانیدن . واقف گردانیدن .مطلع ساختن : تا ...
اعلام داشتن . [ اِ ت َ ] (مص مرکب ) آگاهانیدن . آگاه کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.