زرشک
نویسه گردانی:
ZBAN ʼYL KLHR
از مواد خوردنی و دارای خواص
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
زرشک . [ زِ رِ ] (اِ) بار درختی است معروف که در طعام ها و آشها کنند و خورند و به عربی انبرباریس خوانند و بعضی گویند باریس درخت زرشک و حب ال...
زرشک . [ زِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین است که 408 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
زرشک (به انگلیسی: Berberis)درختچه ایست تیغدار به طول ۱ تا ۵ متر. چوب آن به رنگ قرمز، قهوهای یا زرد است. برگهای آن بیضی شکل با دندانههای ارهای و می...
دره زرشک . [ دَرْ رَ زِ رِ ] (اِخ )دهی است از دهستان پیشکوه بخش نیر شهرستان یزد واقعدر 24هزارگزی شمال باختری نیر و 17هزارگزی راه فرعی نیر ب...
زرشک خان . [ زِ رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیائی است که در بخش اسدآباد شهرستان همدان واقع است و 418 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایر...
آب زرشک . [ ب ِ زِ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آبی که از تر نهادن و خیسانیدن زرشک حاصل کنند.
باغ زرشک . [ غ ِ زَ رِ ] (اِخ ) باغی بوده است باصفهان واقع در حوالی کلیسای ارامنه . شاه عباس بزرگ دستورداد در پشت آن در زمینی که بجهت ک...