اجازه ویرایش برای همه اعضا

عین

نویسه گردانی: ʽYN
عین /'eyn/ ۱. [مجاز] ذات و نفس، ذات هر چیز. ۲. [جمع: عیون] [قدیمی] چشم. ۳. [جمع: اعیُن و عیوان] [قدیمی] چشمه. ۴. [قدیمی] هر چیز آماده و حاضر. ۵. [جمع: اعیان] [قدیمی] بزرگ و مهتر قوم. ۶. [جمع: اعیان] [قدیمی] مرد بزرگ و شریف. فرهنگ فارسی عمید. ////////////////////////////////////////////////////////////////////////// سِیلِ این اَشک رَوان صَبر و دِل حافظ بُرد بَلَغَ الطاقَة یا مُقلَه عینی بینی. /////////////////////////////////////////////////////// حافظ مترادف و متضاد ۱. چشم، دیده ۲. اصل، مشابه ۳. چشمه ۴. جوهر، ذات، گوهر
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
اما و وجود عربی است و جایگزین پارسی این عبارت این است: اپیتو ápitu (سنسکریت) **** فانکو آدینات 09163657861
باش این شوش ناک . [ ] (اِخ ) یکی از پادشاهان عیلام که کتیبه هائی نویسانده است . رجوع به ایران باستان پیرنیا ج 1 ص 36 و کلمه ٔ باشوشیناک ...
این خاک آن خاک . (اِ مرکب ) یکی از فنون کشتی از سلسله ٔ «کنده ها». (فرهنگ فارسی دکتر معین ).
سایه ٔ این دو رنگ . [ ی َ / ی ِ ی ِ دُ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حمایت زمانه و روزگار. (برهان ) (آنندراج ).
دالتون این فورنس . [ تُن ْ ن ِ ] (اِخ ) نام قصبه ای در ایالت لانکاسترو در 37هزارگزی شمال غربی لانکاستر انگلیس در خلیج ایرلاند. (از قاموس ال...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
راچبورگ این لاونبورگ . [ وِم ْ ] (اِخ ) ۞ قصبه ای است در آلمان که در چهل هزارگزی شمالی شرقی دوک لاونبورگ از خطه ٔ شلسویگ هولشتاین قرار دا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ صفحه ۱۷ از ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.