اجازه ویرایش برای همه اعضا

داریوش

نویسه گردانی: DʼRYWŠ
این واژه در سنسکریت:دوریدهنه dur-yodhana (شکست ناپذیر) بوده و در کتاب مهابهاراته Mahâbhârata نوشته شده است Émile Burnouf. Dictionnaire classique sanscrit-français. Paris: 1866. و در سنگنوشته ی بیستون داریه ووش dâryavuŝ (شکست دهنده) بوده است. (مرادی غیاث آبادی، رضا. کتیبه های بیستون، چاپ سوم، انتشارات نوید شیراز، 1387) ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۱ ثانیه
داریوش . [ دارْ ] (اِخ ) کلمه ای است از پارسی باستان ، که در حالت فاعلی دارایاواوش ۞ میشود، مرکب است از داریا ۞ (دارا) + وهو ۞ (= نیکی ...
داریوش با نام کامل داریوش اقبالی (زادهٔ ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ در میانه)، خواننده، بازیگر و فعال اجتماعی ایرانی است. زندگی‌نامه داریوش در ۱۵ بهمن ۱۳۲۹ در م...
داریوش اول . [ دارْ ش ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) نام و نسب : اسم این شاه در کتیبه های هخامنشی داری ووش ۞ یا دارای واوش ۞ ، بزبان بابلی دریاووش...
داریوش دوم . [ دارْ ش ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) نام وی اخس ۞ بود و پس از جلوس بر تخت پادشاهی خود را داریوش خواند. توسیدید، پلوتارک و ژوستن نام او...
داریوش سوم . [ دارْ ش ِ س ِوْ وُ ] (اِخ ) این شاه که او را در کتب پهلوی «داراپسر دارا» خوانده اند فرزند آرسان بوده و آرسان پسر استن ۞ و نو...
کاخ داریوش . [ خ ِ دارْ ] (اِخ ) رجوع به کاخ تچر شود.
داریوش کبیر. [ دارْ ش ِ ک َ ] (اِخ ) رجوع به داریوش اول شود.
داریوش بزرگ . [ دارْ ش ِ ب ُ زُ ] (اِخ ) همان داریوش اول است . رجوع به دارا و داریوش اول شود.
داریوش شایگان (۱۳۱۳، تهران) فیلسوف معاصر ایرانی است. غالب آثار شایگان به زبان فرانسه و در حوزه فلسفه تطبیقی است. غیر از آن او رمانی با عنوان سرزمین سر...
داریوش مهرجویی (زادهٔ ۱۷ آذر ۱۳۱۸) کارگردان، نویسنده و مترجم ایرانی است. مهرجویی با ساخت فیلم گاو در سال ۱۳۴۸ نگاه‌ها را متوجه سینمای ایران کرد و به م...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.