 
        
            خان
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ḴAN
    
							
    
								
        خان ( rifling) به شیارهای موازی و مارپیچی در داخل لوله برخی تفنگها و دیگر جنگافزارها گفته میشود. وجود خان باعث میشود که گلوله با چرخش حول محور حرکت خود از لوله خارج شود. خان با ایجاد حرکت چرخشی در گلوله باعث پایداری ژیروسکوپی گلوله و افزایش دقت تیراندازی میشود. درگیری خان با نوارهای پیشران پرتابهها باعث چرخش پرتابه میشود.[۱] خان در دو نوع چپ گرد و راست گرد وجود دارد. کار افزودن خان به لوله سلاحها یا دیگر لولهها را «خانکِشی» میگویند https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AE%D8%A7%D9%86_(%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%AD%D9%87) https://en.wikipedia.org/wiki/Rifling
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۶۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        خان الصعالیک . [ نُص ْ ص َ ] (اِخ ) موضعی بس  ناخوش  در سرمن رای  (سامره ) است . در زمان  متوکل  عباسی  بر اثر سعایت  عبداﷲبن  محمد والی  مدینه ، ابوا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان باباکندی . [ ک َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  مغان  بخش  گرمی  شهرستان  اردبیل . ناحیه ای  است  در 48هزارگزی  شمال  خاوری  گرمی  و 3 هزارگزی  شوسه ٔ پ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حیدرقاضی خان . [ ح َ دَ رِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  چهاربلوک  بخش  سیمینه رود شهرستان  همدان . واقع در هیجده هزارگزی  جنوب  باختری  قصبه ٔ بهار و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خان  آزادمرد.[ ن ِ م َ ] (اِخ ) ناحیه ای  است  به  بفارس  که  مرغزار نرگس  در آن  واقع است . حمداﷲ مستوفی  آرد: مرغزار نرگس  بجوار کازرون  و جره  بحدو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        خداویردی خان . [ خ ُ وِ ] (اِخ ) جلایر وی  از علمای  شهر مشهد بدوره ٔ صفویان  در زمان  شاه  عباس  اول  بود و چون  عبدالمؤمن خان  اوزبک  شهر مشهد را ب...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        چنارعباس خان . [ چ ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی  در مرکز دهستان  چهاردولی  بخش  اسدآباد شهرستان  همدان  که  در 15 هزارگزی  شمال  قصبه ٔ اسدآباد کنار راه م...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        حسن خان باغی . [ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  گرم  بخش  ترک  شهرستان  میانه  در 25هزارگزی  خاوربخش  و 11هزارگزی  شوسه ٔ میانه  - خلخال . کوهس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        امیرگونه خان . [ اَ ن َ ] (اِخ ) ایرلوی  افشار. از طرف  محمدحسن خان  قاجار حاکم  اصفهان  بود. رجوع  به  فهرست  مجمل التواریخ  گلستانه  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ارتضاعلی خان . [ اِ ت ِ ع َ ] (اِخ ) محمد ارتضاعلی خان  (بهادر) صفوی  المدراسی . متوفی  بسال  1270هَ. ق . او راست : 1 - الرسالة المسماة بالتصریح  المح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قره خان بندی . [ ق َرَ ب َ ] (اِخ ) دهی  از دهستان  گرم خان  بخش  حومه ٔ شهرستان  بجنورد در 15 هزارگزی  شمال  خاوری  بجنورد و سر راه  شوسه ٔ بجنورد به...