اجازه ویرایش برای همه اعضا

خارک

نویسه گردانی: ḴARK
خارک. [رَ]. (ا.). به میوهٔ نرسیده خرما، «خارَک» یا «خرک» یا کنگ (و در زبان عربی، «حبابوک») گفته می‌شود. رطب مرحله قبل از رسیدگی کامل خرماست که رطوبت بیشتر و قند کمتری نسبت به خرمای کاملاً رسیده دارد. میوه خرما جزو میوه‌های سته می‌باشد یعنی تمام قسمت بریکاری آن گوشتی و محتوی مواد غذایی است. خرما از دورانِ باستان در رژیم غذایی انسان وجود داشته است و یکی از قدیمی‌ترین میوه‌های کشت شده توسط انسان بوده است. خرما دارای ۲۵ درصد ساکاروز، ۵۰درصد [گلوکز]، و مواد آلبومینوئیدی، پکتین و آب می‌باشد. به‌علاوه دارای ویتامین‌های مختلف مانند ویتامین A،B،C،E و مقداری املاح معدنی می‌باشد. در ایران نخل و خرما از دوران باستان و پیش از هخامنشی کشت می‌شده. در ادبیات ساسانی از جمله در کتاب بندهشن از نخل یاد شده‌است. منابع چینی از ایران (در زبان ایشان بوسی، تلفظ چینی پارسی) به عنوان سرزمین نخل خرما که در نزدشان به نام عناب پارسی و عناب هزارساله مشهور بوده، یاد کرده‌اند. در پایان سده نهم میلادی، نخل خرما را از ایران به چین برده و در آنجا کشت کرده‌اند. در میان کشورهای اروپایی اسپانیا پیشینه بیشتری در کشت خرما دارد. از برگ و شاخه درخت خرما سبد و زیرانداز تهیه می‌کنند. از هسته آن نان و از میوه خرما شراب و عسل. مردم صحرا هسته درخت خرما را آرد کرده و از آن نان می‌پزند یا در این هسته را بو داده و از آن به‌عنوان قهوه استفاده می‌کنند زیرا دم کرده آن بسیار مطبوع است و یا حتی این در را در آب برای چند روز خیس کرده و به‌عنوان غذای مقوی به شترهای خود می‌دهند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خارک . [ رَ ] (اِ مصغر) تصغیر خار است . (برهان قاطع)(آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). خارخرد : آدمی را که خارکی درپای نرود طرفه جانور باشد.سعدی .
خارک . [ رَ ] (اِ) نوعی از خرما میباشد. (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (برهان قاطع). خرما خارک . خرما خَرَک . بُسر. (مهذب الاسماء). غوره ٔ خرما. ...
خارک . [ رَ ] (اِ) گوش خارک .
خارک . (اِخ ) جزیره ای است ازدهستان حیات داود بخش گناوه شهرستان بوشهر واقع در 37 هزارگزی جنوب باختر گناوه در خلیج فارس و طول این جزیره 8...
خارک . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان تمین بخش میرجاوه شهرستان زاهدان واقع در 44 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و 18 هزارگزی راه فرعی میرجا...
گوش خارک . [ رَ ] (اِ مرکب ) (از: گوش + خار، خارنده + -َک ، پسوند سازنده ٔ اسم از صفت ) (حاشیه ٔ برهان ). هر چیز که بدان گوش خارند. (برهان ) (آن...
خارک خرما. [ رَ خ ُ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) رِمَخَه . (مهذب الاسماء). رجوع به خارک شود.
جزیره ٔ خارک . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) از جزایر خلیج فارس است و از دهانه ٔ رودخانه ٔ شاپور دورو از توابع ولایت اردشیرخره و لنگرگاه کشتیهایی بود ک...
سنگ خوارک . [ س َ خوا / خا رَ ] (اِ مرکب ) سنگخوار. (جهانگیری ). مرغک سنگ خوار که به عربی قطاة گویند. (برهان ) (آنندراج ). پرنده ای است از رسته ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.