اجازه ویرایش برای همه اعضا

خرده

نویسه گردانی: ḴRDH
خرده /xorde/ معنی ۱. ریزۀ هر‌چیز. ۲. مقدار کم و اندک از چیزی. ۳. (صفت) کوچک. ۴. پول خُرد؛ سکه. ۵. [قدیمی] شرارۀ آتش. ۶. نکته. ۷. [قدیمی، مجاز] نکته. ۸. [قدیمی، مجاز] عیب؛ خطا. ⟨ خرده گرفتن: (مصدر لازم) [مجاز] عیب و ایراد گرفتن از کسی یا چیزی: ◻︎ انوری بی‌خردگی‌ها می‌کند / تو بزرگی کن بر او خرده مگیر (انوری: ۲۴۰). فرهنگ فارسی عمید مترادف و متضاد ۱. اعتراض، ایراد ۲. عیب، نقص ۳. تکه، قطعه ۴. اندک، کم ۵. دقیقه، نکته فعل بن گذشته: خرده گرفت بن حال: خرده گیر دیکشنری انگلیسی ترکی عربی atom, bit, crumb, detail, dollop, driblet, fraction, grain, jot, matchwood, modicum, nub, odd, paring, peewee, scrap, shiver, sliver, smithereens, soupçon, splinter, touch, trivial, whit
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۶ ثانیه
خرده . [ خ ُ دَ / دِ ] (ص ، اِ) ۞ ریزه هر چیز را گویند. (برهان قاطع). ریزه ٔ هر چیز از قبیل چوب و امثال آن . (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ). ری...
خرده خرده . [ خ ُ دَ / دِ خ ُ دَ / دِ ] (ق مرکب ) کم کم . رفته رفته .بتدریج . تدریجاً. اندک اندک . (یادداشت بخط مؤلف ).
خرده خر. [ خ ُ دَ / دِ خ َ ] (نف مرکب ) آنکه آذوقه ٔ خانه روزبروز خرد نه یکجا برای ماهی یا سالی . مقابل عمده خر. (یادداشت بخط مؤلف ).
خرده سر. [ خ ُ دَ / دِ س َ ] (ص مرکب ) آنکه سر کوچک دارد. آنکه سر او بزرگ نیست . کوچک سر.
بی خرده . [ خ ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ،ق مرکب ) صریح . روشن . بی مجامله . بی پرده : بی خرده ، راست خواهی گرچه خوشت نیایدبدخوی خوب رویی بیگانه آشن...
پل خرده . [ پ ُ خ ُ دَ ] (اِخ ) نام دیهی در استراباد رستاق . (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 127).
خرده پا. [ خ ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه سرمایه کم دارد. فقیر. کم بضاعت . تنگ سرمایه . مردم کم بضاعت از رعایا. (یادداشت بخط مؤلف ). ...
خرده پز. [ خ ُ دَ / دِ پ َ ] (نف مرکب )نانوائی که نانهای خود را بتعداد معین پزد و به افراد فروشد. آنکه عمده پز نیست . (یادداشت بخط مؤلف ).
خرده گچ . [خ ُ دَ / دِ گ َ ] (اِ مرکب ) ریزه های گچ . آشغال گچ . باقیمانده های گچ در بنائی پس از برگرفتن گچهای خوب .
خرده مو. [ خ ُ دَ / دِ ] (ص مرکب ) کم مو.خردموی . اَجْرَد. (تاج المصادر بیهقی ) : تیزگوشی پهن پشتی ابلقی گردسُمّی خرده مویی فربهی .منوچهری .
« قبلی صفحه ۱ از ۱۰ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.