داده
نویسه گردانی:
DʼDH
داده (donnée): آن چه شناخته، پذیرفته شده و معین در یک موضوع و پایه ای است برای استدلال، آزمون یا پژوهش و روشن سازی ناشناخته ها و دانش آفرینی؛ داده، اطلاعات پردازش گردیده و سازمان یافته است. (https://www.cnrtl.fr) (Petit Robert.1990) فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
داده . [ دَ / دِ ] (ن مف ) نعت مفعولی از دادن . مبذول . بخشیده . عطا کرده : دل بمهر امیر دادستم کس نگوید که داده باز ستان . فرخی .چون کریمان ...
لم داده . [ ل َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نعت مفعولی از لم دادن . لمیده . به راحت به یک سوی بدن نیمه درازکشیده . یک بری برای تمدد اعصاب بر چی...
(به انگلیسی : database) بانک اطلاعات ، پایگاه داده
(از برنهادههای فرهنگستان زبان برای اینفوگراف است).
دادهنمایی به نمایش دادهها با بهرهگیری از چند نمودار و نگاره در غالب یک تصویر گفته میشود. داده...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
دیتااکسپلورر،کاشف داده ها
مال داده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) چیزی که به قیمت خریده باشند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیزی که با پرداخت بها آن را خریده با...
گره داده . [ گ ِ رِه ْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گره خورده . گره زده : کمند گره داده ٔ پیچ پیچ بجز گرد گردن نمی گشت هیچ . نظامی .رجوع به گره شود.
روی داده . [ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ، اِ مرکب ) حادثه و اتفاق . (از یادداشت مؤلف ). رجوع به روی داد شود.