اجازه ویرایش برای همه اعضا

سیر

نویسه گردانی: SYR
(seyr): همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: روند (دری)*** ویهار vihār (سنسکریت: vihāra)*** پهیر pahir (مانوی: pahirez)*** فانکو آدینات 09163657861
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
سیر در آفاق و انفس، یعنی تفکر در لطایف وجود آدمی و مشاهدة دقایق هستی، مطلبی است که به صورتهای مختلف در نوشته‎های دانشمندان اسلامی مطرح شده است. الف ...
خانان سیر اردو. [ ن ِ ] (اِخ ) لین پول در طبقات سلاطین اسلام این خانان را که از سال 621 تا 907 هَ . ق . حکومت کرده اندچنین تعریف میکند: چن...
بویراحمد گرم سیر. [ بُو ی ِ اَ م َ دِ گ َ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان است . این دهستان در بین بخشهای گچساران و ح...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
مقصود از علوم در اینجا تمام علومی است که در قدیم از اجزاء حکمت شمرده می شد و عبارتند از : حکمت نظری ( الهیات ، ریاضیات و طبیعیات) و حکمت عملی و اصول ...
صیر.[ ص َ ] (ع مص ) بازگردیدن کار. بازگشت و مآل کار. || بازگردیدن طلب کنندگان گیاه بسوی جای بازگشت . || میل کردن بسوی کسی . (منتهی ال...
صیر. (اِخ ) موضعی است در نفتالی در جوار دریای جلیل . (صحیفه ٔ یوشع 19:35) (قاموس کتاب مقدس ).
صیر. (اِخ ) کوهی است باجاء به بلاد طی و مغاره های خانه مانند دارد. (معجم البلدان ).
صیر. (اِخ ) کوهی است بر ساحل بین صیراف و عمان . (معجم البلدان ).
صیر. [ ی َ ] (ع اِ) ج ِ صیرة. رجوع به صیرة شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۸ ۸ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.