اجازه ویرایش برای همه اعضا

استحضار

نویسه گردانی: ʼSTḤḌAR
لطفاً یک معادل پارسی برای آن پیدا کنید. در اصل به معنی به حضور طلبیدن است ولی در مکاتبات اداری به معنی تقدیم کردن یا حاضر آوردن برای رییس استفاده میشود. فرق آن با "برای آگاهی" این است که دومی غالباً نیازمند اقدامی از جانب دریافت کننده ی نامه نخواهد بود
ولی "استحضار" بنا به تشخیص دریافت کننده ممکن است اقدام داشته باشد. عربی صحیح آن تحضیر است نه استحضار.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
استحضار. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بخود بازآمدن . (منتهی الارب ). || یاد داشتن . || حضوری کس خواستن . (غیاث ). حاضر آمدن خواستن . (زوزنی ) (تاج الم...
به یاد آوردن ، آگاه کردن
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.