اجازه ویرایش برای همه اعضا

جزیره

نویسه گردانی: JZYRH
این واژه از اساس پارسى ست و معربِ واژه ى پهلوىِ گَزیرَک Gazirak (پهلوى: گزیرک: گزیره، جزیره ) است و تازیان (اربان) آن را از پارسى برداشته و الجزیرة مى گویند جمعش جزایر!!! پس شایسته ى یک ایرانى ست که بگوید و بنویسد : گزیره Gazireh (نه جزیرهx) همتاى این
واژه در پارسى : آداک (پارسى درى: گزیره ، خشکى میان آب) ، آپخُست Apxost (پارسى-پهلوى: گزیره ، زمینى که درمیان آبهاست)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
آبخوست مانند آبخوستی
آبخست واره
جزیره ٔ رم .[ ج َ رَ ی ِ رُ ] (اِخ ) از جزایری است که از کوره ٔ قبادخوره محسوبند. (از فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 150).
هرمز .جزیره ای خاگی که نوعی گنبد نمکی است به مساحت 42 کیلومتر مربع برابر با 16 مایل مربع در ورودی خلیج فارس در ۸ کیلومتری بندرعباس . این جزیره را ب...
جزیره ٔ مصر. [ ج َ رَ ی ِ م ِ ] (اِخ ) محله ای است به فسطاط (مصر) و بدان جهت آنرا جزیره گویند که رود نیل هنگام مد اطراف آنرا با آب احاطه م...
جزیره ٔ وال . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) اندر دریای اعظم برابر پارس است . و اندرو دههای بسیار است و بانعمت و جای منزل کشتی است . (از حدود العالم چ...
جزیره ٔ قشم . [ ج َ رَ ی ِ ق ِ ] (اِخ ) این جزیره در سی هزارگزی جنوب بندرعباس واقع شده و از بزرگترین و مهمترین جزایر خلیج فارس است و از قریه...
جزیره ٔ قور. [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) یا اقور. میان دجله و فرات قرار دارد و آن را شهر بزرگی است . و بنا به گفته ٔ یاقوت در مشترک امام ابوعروبه ٔ ...
جزیره ٔ قیس . [ ج َ رَ ی ِ ق َ ] (اِخ ) یا جزیره ٔ کیش . یکی از جزایر خلیج فارس است که با مسافت کمی در مغرب سیف عماره قرار گرفته است . (از ...
جزیره ٔ کرت . [ ج َ رَ ی ِ ک ِ رِ ] (اِخ ) رجوع به کرت و اقریطس شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۱۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.