جزیره
نویسه گردانی:
JZYRH
این واژه از اساس پارسى ست و معربِ واژه ى پهلوىِ گَزیرَک Gazirak (پهلوى: گزیرک: گزیره، جزیره ) است و تازیان (اربان) آن را از پارسى برداشته و الجزیرة مى گویند جمعش جزایر!!! پس شایسته ى یک ایرانى ست که بگوید و بنویسد : گزیره Gazireh (نه جزیرهx) همتاى این
واژه در پارسى : آداک (پارسى درى: گزیره ، خشکى میان آب) ، آپخُست Apxost (پارسى-پهلوى: گزیره ، زمینى که درمیان آبهاست)
واژه های همانند
۱۱۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
جزیره ٔ ابرون . [ ج َ رَ ی ِ اَ ] (اِخ ) این جزیره بی شک همان هندرابی کنونی است که نزدیک جزیره ٔ قیس یعنی کیش واقع است . (از سرزمینهای خل...
جزیره ٔ اجیال . [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) از جزایر اندلس . رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 171 شود.
جزیره ٔ بالوس . [ ج َ رَ ی ِ ] (اِخ ) در دریای اعظم اندر مغرب جابه قرار دارد و میانشان دو فرسنگ است و ازو کافور نیک وجوز هندی خیزد. (از حدود ...
جزیره ٔ ارموز. [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) ابن خردادبه دراواسط قرن نهم میلادی از جزیره ٔ نزدیک به هرمز موسوم به «ارموز» نام برده که حمداﷲ مستوف...
جزیره ٔ ارموص . [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) همان جزیره ٔ ارموز است . رجوع به جرون شود.
جزیره ٔ ارواذ. [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ ) نزدیک جزیره ٔ روذس در اقیانوس مغربی برابر بلادالروم است و رصدهای یونانیان مر کواکب را اندرین دو جزیره...
جزیره ٔ خضراء. [ ج َ رَ ی ِ خ َ ] (اِخ ) نام جزیره ٔ بزرگی است در سرزمین زنگبار در دریای هند. این جزیره پهناور و بزرگ است که دریای نمک از ...
جزیره ٔ خضراء. [ ج َ رَ ی ِ خ َ ] (اِخ ) شهریست به اندلس که به آب محاط نیست و در جهت مقابل ناحیه ٔ غرب قرار دارد و نسبت بدان جزیری باشد ت...
جزیره ٔ رودنس . [ ج َ رَ ی ِ ؟ ] (اِخ )از جزایر اقیانوس مغربی و نزدیک جزیره ٔ ارواذ، برابر بلادالروم است . (از حدود العالم چ دانشگاه ص 21).
جزیره ٔ صقلیه . [ج َ رَ ی ِ ص ِ ق ِل ْ لی َ ] (اِخ ) اندر دریای روم به نزدیکی رومیه است . کوهی بزرگ از گرد این جزیره برآید وخزینه ٔ رومیان ا...