گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ابراهیم نویسه گردانی: ʼBRʼHYM ابراهیم . [ اِ] (اِخ ) ۞ ناحیه ای است در کانادا که سپاه انگلیس و فرانسه بدانجا جنگ کردند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۳ ثانیه واژه معنی ابراهیم قطیفی ابراهیم قطیفی . [ اِ م ِ ق َ ] (اِخ ) ابواسماعیل ابراهیم بن سلیمان قطیفی بحرانی . فقیه شیعی ، معاصر با محقق ثانی . در قرن دهم هجری در نجف م... ابراهیم قویری ابراهیم قویری . [ اِ م ِ ق ُ وَ ] (اِخ ) یکی از مترجمین و نَقَله ٔ کتب از زبانهای دیگربه عربی ، مکنی به ابواسحاق . او از کسانی است که علم م... ابراهیم کنگری ابراهیم کنگری . [ اِ م ِ ک َ گ َ ] (اِخ ) ابراهیم سالاربن مرزبان بن اسماعیل بن وهسوذان بن محمدبن مسافر، معروف بسالار ابراهیم یا سالار طارم . ... ابراهیم گلشنی ابراهیم گلشنی . [ اِ م ِ گ ُ ش َ ] (اِخ ) یکی از مشایخ و پیران طریقت صوفیه . از مردم آذربایجان . مولد او اواسط قرن نهم هجریست . در زمان شاه ا... ابراهیم فزاری ابراهیم فزاری .[ اِ م ِ ف َ ] (اِخ ) عالمی متفنن و شاعر بوده و پیوسته در مجلس قاضی ابوالعباس بن ابی طالب برای مناظره حاضر میشده و چون در ... ابراهیم غیشتی ابراهیم غیشتی . [ اِ م ِ ] (اِخ ) ابواسحاق . در قریه ٔ غیشتی به جوار بخارا متولد شده . از محدثین است . او ازابویعقوب اسرائیل بن سمیدع و ابوسهیل ... ابراهیم عراقی ابراهیم عراقی . [ اِ م ِ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق عراقی شود. ابراهیم عقیلی ابراهیم عقیلی . [ اِم ِ ع َ ] (اِخ ) رجوع به ابراهیم بن قریش عقیلی شود. ابراهیم رباطی ابراهیم رباطی . [ اِ م ِ رِ ] (اِخ ) از عرفای قرن سوم هجری ، اصلاً از مردم هرات . رباط موضعی است به نزدیک هرات و ابراهیم ستنبه ٔ هروی شیخ ... ابراهیم غزنوی ابراهیم غزنوی . [ اِ م ِ غ َ ن َ ] (اِخ ) ابراهیم بن مسعودبن محمودبن سبکتکین ، ملقب به ظهیرالدوله . پس از برادر خویش فرخزاد در 450 هَ .ق . بر... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۳۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود