ابوعثمان
نویسه گردانی:
ʼBWʽṮMAN
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ابن لیون . اسعدبن ابی جعفر. ادیب و شاعر اندلسی . وی درسایر علوم نیز بابصیرت بود و در پایان مائه ٔ هفتم واوائل مائه ٔ هشتم باندلس میزیست . او را کتبی در هندسه و فلاحت و آداب و مواعظ هست و بایجاز بیان و اختصار اداء موصوف و معروف است . چنانکه مردم اندلس بدان مثل زدندی و هر مردی طویل القامه را گفتندی وی بر قلم ابن لیون نگذشته است . از کتب مشهوره ٔ اوست : کتاب کمال الحافظ. و جمال اللافظ. کتاب انداءالدیم . کتاب نصایح الاحباب . کتاب نفح السحر. کتاب اختصار بهجةالمجالس .
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن محمد نحوی قرطبی ملقب بنافع. وی در نحو شاگرد ابوالحسن انطاکی است و چون قرآن بقرائت نافع خواندی او را نا...
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن مروان الرهاوی . از روات حدیث است و ابن واره از او روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن مغیرة الصیاد. از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن وهب از موالی بنی سامةبن لوی . شاعر ماجن و هزال و بسیار شعر و غالب اشعار او مغازلات و خمریات است . ابتدا ...
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن هارون اشناندانی . از روات است وی از ابی محمد التوزی و از او ابن درید روایت کند. و صاحب الفهرست کتابی بنا...
ابوعثمان . [ اَ ع ُ] (اِخ ) سعیدبن هاشم خالدی . رجوع به خالدیان شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سعیدبن یعقوب دمشقی . رجوع به ابوعثمان الدمشقی شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سلیم بن عثمان . از روات حدیث است و از محمدبن زیاد روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سهل بن بشربن هانی . رجوع به سهل ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) سیبویه . رجوع به سیبویه شود.