ابوعثمان
نویسه گردانی:
ʼBWʽṮMAN
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) ابن لیون . اسعدبن ابی جعفر. ادیب و شاعر اندلسی . وی درسایر علوم نیز بابصیرت بود و در پایان مائه ٔ هفتم واوائل مائه ٔ هشتم باندلس میزیست . او را کتبی در هندسه و فلاحت و آداب و مواعظ هست و بایجاز بیان و اختصار اداء موصوف و معروف است . چنانکه مردم اندلس بدان مثل زدندی و هر مردی طویل القامه را گفتندی وی بر قلم ابن لیون نگذشته است . از کتب مشهوره ٔ اوست : کتاب کمال الحافظ. و جمال اللافظ. کتاب انداءالدیم . کتاب نصایح الاحباب . کتاب نفح السحر. کتاب اختصار بهجةالمجالس .
واژه های همانند
۱۰۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) شراحیل بن مرثد. از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) صابونی نیشابوری . وفات وی به سال 449 هَ . ق . بوده است . او راست کتاب اربعین .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) صفار. رجوع به عفان بن مسلم ابوعثمان ... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) صفار. عماربن مطر. رجوع به عمار... شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) صنعانی . از شمار روات شامیان است و تابعی است از سلمان فارسی روایت کند و ابوالاشعث از وی روایت آرد.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عبدالجبارشامی . از روات حدیث است و لیس بشی ٔ.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن عثمان . از روات است و عبدالرحمن بن یحیی بن اسماعیل الدمشقی از او روایت کند.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عبدالرحمن بن عمرو الحرانی . از روات حدیث است .
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ] (اِخ ) عبدالرحمن النهدی البصری . رجوع به ابوعثمان النهدی شود.
ابوعثمان . [ اَ ع ُ ](اِخ ) عبدالسلام بن هاشم البصری . از روات حدیث است .