اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امارة

نویسه گردانی: ʼMAR
امارة. [ اَ رَ ] (ع مص ) امیر شدن . (مصادر زوزنی ). ولایت و فرمانفرمایی . حاکم و فرمانروا شدن بر قومی . (از منتهی الارب ). اِمارة. رجوع به اِمارة شود. || (اِ) نشان . (مهذب الاسماء). علامت . (منتهی الارب ). ج ، اَمارات . (اقرب الموارد) (المنجد). || در اصطلاح آن است که از علم به آن بر وجود مدلول ظن پیدا میشود مانند ابر نسبت بباران که از علم بوجود ابر ظن بوجود باران پیدا میشود، و فرق میان امارت و علامت این است که علامت از شی ٔ جدا نمی شود مانند وجود الف و لام در اسم ولی امارت از شی ٔ جدا می شود مانند وجود ابر نسبت بباران . (از تعریفات جرجانی ). امارت نزد اصولیان و متکلمان دلیل ظنی است . و آن گاه مجرد است یعنی وصف طردی است نه مناسب و نه شبیه بدان و گاه باعث مناسب . (از کشاف اصطلاحات الفنون ، ذیل امر). و رجوع به همین کتاب و ماده ٔ دلیل شود. || وعده گاه . || هنگام . (منتهی الارب ). صاحب اقرب الموارد به این دو معنی اَمارآورده و گوید: به گفته ٔ بعضی امار ج ِ اَمارة است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حسان . وی از یاران علی بن ابی طالب علیه السلام بود و در محرم سال 36 هَ .ق . از جانب حضرت علی (ع ) به حکومت ک...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمزةبن عبدالمطلب هاشمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ هاشمی (ابن حمزةبن ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ](اِخ ) ابن حمزةبن مالک بن یزیدبن عبداﷲ، مولای عباس بن عبدالملک . رجوع به عمارة (ابن حمزةبن میمون ) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن حمزةبن میمون ، از فرزندان عکرمة مولای ابن عباس . نام او در «معجم المؤلفین » بصورت عمارةبن حمزةبن مالک بن یزیدب...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ )ابن حمزة الماهانیة. رجوع به عماره ٔ ماهانیة شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن خثعمی . در «التجرید» آمده است که او را ذکری میباشد. (از الاصابه ٔ ابن حجر، قسم اول از حرف عین ، ترجمه ٔ شماره ٔ ...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن راشد. «ابوهریرة» وی را تابعی دانسته است . رجوع به الاصابه ٔ ابن حجر، قسم چهارم از حرف عین ، ترجمه ٔ شماره ٔ 680...
عمارة. [ ع ُرَ ] (اِخ ) ابن رَعکزة. صحابی بود. (منتهی الارب ).
عمارة. [ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن روبه ٔ ثقفی ، مکنی به ابوزهرة. صحابی بود. رجوع به عماره ٔ ثقفی (ابن روبه ٔ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن رویبة. صحابی بود. در الاصابه ٔ ابن حجر نام پدر او «روبة» آمده است . رجوع به عماره ٔ ثقفی (ابن روبة...) شود.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۶ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.