اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

امارة

نویسه گردانی: ʼMAR
امارة. [ اَ رَ ] (ع مص ) امیر شدن . (مصادر زوزنی ). ولایت و فرمانفرمایی . حاکم و فرمانروا شدن بر قومی . (از منتهی الارب ). اِمارة. رجوع به اِمارة شود. || (اِ) نشان . (مهذب الاسماء). علامت . (منتهی الارب ). ج ، اَمارات . (اقرب الموارد) (المنجد). || در اصطلاح آن است که از علم به آن بر وجود مدلول ظن پیدا میشود مانند ابر نسبت بباران که از علم بوجود ابر ظن بوجود باران پیدا میشود، و فرق میان امارت و علامت این است که علامت از شی ٔ جدا نمی شود مانند وجود الف و لام در اسم ولی امارت از شی ٔ جدا می شود مانند وجود ابر نسبت بباران . (از تعریفات جرجانی ). امارت نزد اصولیان و متکلمان دلیل ظنی است . و آن گاه مجرد است یعنی وصف طردی است نه مناسب و نه شبیه بدان و گاه باعث مناسب . (از کشاف اصطلاحات الفنون ، ذیل امر). و رجوع به همین کتاب و ماده ٔ دلیل شود. || وعده گاه . || هنگام . (منتهی الارب ). صاحب اقرب الموارد به این دو معنی اَمارآورده و گوید: به گفته ٔ بعضی امار ج ِ اَمارة است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عمروبن امیةبن خویلدبن عبداﷲبن ایاس بن عبدبن ناشرةبن کعب بن جدی بن ضمره ٔ ضمری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ ضم...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عمروبن حزم نجاری انصاری . تابعی و از شریفان مدینه در قرن اول هجری . رجوع به عماره ٔ نجاری (ابن عمروبن حزم ....
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عمیر. تابعی بود. (منتهی الارب ). از معاصران مختار ثقفی است و در تاریخ امام یافعی بنقل از ترمذی حکایتی از قول ...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن عوف عدوانی . از صحابیان بود. رجوع به عماره ٔ عدوانی (ابن عوف ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن غراب . تابعی بود. (منتهی الارب ). او را از بنی حمیر و تابعی دانسته اند. و «ابن حجر» گوید که در سنن ابوداود، حدیث ...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن غَزیّة. محدث بود. در عیون الاخبار احادیثی از وی نقل شده است .رجوع به عیون الاخبار دینوری ج 1 ص 265 و 304 شود...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن قرص لیثی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ لیثی (ابن قرص ...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن قریط عامری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ عامری (ابن قریط...) شود.
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن مالک بن عمروبن بثیرةبن مشنؤبن قشربن تمیم بن عوذمناةبن تاج بن تیم بن اراشةبن عامربن عبیلةبن قسیل بن فران بن...
عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن محمود (یا محمد یا احمد) مروزی ، مکنی به ابومنصور. از شعرای اواخر عهد سامانی و اوایل دوره ٔ غزنوی . رجوع به ابومنصو...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۶ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.