امارة
نویسه گردانی:
ʼMAR
امارة. [ اَ رَ ] (ع مص ) امیر شدن . (مصادر زوزنی ). ولایت و فرمانفرمایی . حاکم و فرمانروا شدن بر قومی . (از منتهی الارب ). اِمارة. رجوع به اِمارة شود. || (اِ) نشان . (مهذب الاسماء). علامت . (منتهی الارب ). ج ، اَمارات . (اقرب الموارد) (المنجد). || در اصطلاح آن است که از علم به آن بر وجود مدلول ظن پیدا میشود مانند ابر نسبت بباران که از علم بوجود ابر ظن بوجود باران پیدا میشود، و فرق میان امارت و علامت این است که علامت از شی ٔ جدا نمی شود مانند وجود الف و لام در اسم ولی امارت از شی ٔ جدا می شود مانند وجود ابر نسبت بباران . (از تعریفات جرجانی ). امارت نزد اصولیان و متکلمان دلیل ظنی است . و آن گاه مجرد است یعنی وصف طردی است نه مناسب و نه شبیه بدان و گاه باعث مناسب . (از کشاف اصطلاحات الفنون ، ذیل امر). و رجوع به همین کتاب و ماده ٔ دلیل شود. || وعده گاه . || هنگام . (منتهی الارب ). صاحب اقرب الموارد به این دو معنی اَمارآورده و گوید: به گفته ٔ بعضی امار ج ِ اَمارة است .
واژه های همانند
۱۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
عین عمارة. [ ع َ ن ِ ع ُ رَ ] (اِخ ) چشمه ای است در سودة، و گویا منسوب به عمارة از فرزندان جریر باشد. (از معجم البلدان ).
ابن عماره . [ اِ ن ُ ع ُ رَ ] (اِخ ) رجوع به حمزةبن حبیب الزیات شود.
خیط عماره . [ خ َ ع َ رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان آسیاب بخش هندیجان شهرستان خرمشهر، واقع در 50 هزارگزی شمال باختری هندیجان کنار راه اتوم...
آماره گیر. [ رَ / رِ ] (نف مرکب ) آمارگیر. نویسنده . مُحاسب . مستوفی .
عِمارهٔ مَروزی[۱] یا عُمارهٔ مَروزی شاعر ایرانی بود که در اواخر دورهٔ سامانیان و اوایل دورهٔ آل سبکتکین میزیست. اسم، کنیه و نام پدر این شاعر فقط در ک...
عماره ٔ یمنی . [ ع ُ رَ ی ِ ی َ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن احمد حکمی مذحجی یمنی شافعی ، مکنی به ابومحمد و ملقب به نجم الدین . فقیه و عالم به ...
عماره ٔ قیسی . [ ع ُ رَ ی ِ ق َ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . وی از نزدیکان حجاج بن یوسف ثقفی بود. چون عبدالرحمان اشعث در جنگ سختی که بی...
عماره ٔ کلبی . [ ع ُ رَ ی ِ ک َ ] (اِخ ) ابن عقیل بن بلال بن جریربن عطیه ٔ کلبی یربوعی تمیمی . وی اهل یمامة و از نوادگان جریر شاعر بود و در س...
عماره ٔ لخمی . [ ع ُ رَ ی ِ ل َ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . از امرای حجاج بن یوسف ثقفی . رجوع به عماره ٔ قیسی (ابن تمیم ...) شود.
عماره ٔ لیثی . [ ع ُ رَ ی ِ ل َ ](اِخ ) ابن قرص لیثی . صحابی بود و «مغلطای » نام او را بدین صورت آورده است . اما «ابن حجر» گوید که نام او «ع...