گفتگو درباره واژه گزارش تخلف اماره نویسه گردانی: ʼMARH اماره . [ اِ رَ / رِ ] (اِ) شماره و حساب . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (فرهنگ سروری ). اَمار.اوار. آماره . اواره . (شرفنامه ٔ منیری ) : اگر خواهی سپاهش را شماره برون باید شد از حد اماره . لبیبی .|| دفتر محاسبه . (فرهنگ شعوری ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) مکنی به ابوعبدالرحمان . تابعی بود. رجوع به ابوعبدالرحمان (عمارة...) شود. عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی حسن انصاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن ابی حسن ...) شود. عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ابی حفصة، مکنی به ابوروح . محدث بود. رجوع به ابوروح (عمارةبن ...) و سیرة عمربن عبدالعزیز ص 153 و 279 و ذکر اخبار... عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن احمد (یا محمد یا محمود) مروزی ، مکنی به ابومنصور. از شعرای اواخر عهد سامانی و اوایل دوره ٔ غزنوی بود. رجوع به اب... عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن احمر مازنی . صحابی بود. رجوع به عمارة مازنی (ابن احمر...) شود. عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن أوس بن ثعلبه ٔ انصاری جشمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن أوس بن ثعلبة...) شود. عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن أوس بن خالدبن عبیدبن امیةبن عامربن خطمه ٔ انصاری خطمی . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن أوس ...) شود... عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن أوس بن زیدبن ثعلبةبن غنم بن مالک بن نجار. صحابی بود. و ابن اثیر گوید که وی همان عمارةبن أوس بن خالدبن امی... عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن تمیم قیسی لخمی . از امرای حجاج بن یوسف ثقفی . رجوع به عماره ٔ قیسی (ابن تمیم ...) شود. عمارة عمارة. [ ع ُ رَ ] (اِخ ) ابن ثابت انصاری . صحابی بود. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن ثابت ...) شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۶ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود