گفتگو درباره واژه گزارش تخلف امران نویسه گردانی: ʼMRʼN امران . [ اَ ] (ع اِ) امران الذراع ؛ پی رش دست و دوش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). عصبی است درذراع . (اقرب الموارد) ۞ . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی عمران سختیانی عمران سختیانی . [ ع ِ ن ِ س َ ] (اِخ ) ابن موسی بن مجاشع سختیانی ، مکنی به ابواسحاق . محدث بود و در جرجان متولد شد و در سال 305 هَ .ق . در همی... عمران اسرائیلی عمران اسرائیلی . [ ع ِن ِ اِ ] (اِخ ) ابن صدقه ٔ اسرائیلی ، ملقب به اوحدالدین . وی از اطبای مشهور اواخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است ... باغ اسحاق بن عمران باغ اسحاق بن عمران . [ غ ِ اِ ق ِ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) از طسوج لنجرود. (تاریخ قم ص 113). کارا پرداز پالایش عمران این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود