گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ترک نویسه گردانی: TRK ترک . [ ت َ رَ ] ۞ (ع مص )در نکاح آوردن زن تریکه را. (منتهی الارب ) (آنندراج )(ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از متن اللغه ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی مفلح ترک مفلح ترک . [ م ُل ِ ح ِ ت ُ ] (اِخ ) از امرای بنی عباس در قرن سوم هجری (مقتول به سال 258 هَ . ق .) است . به سال 254 هَ . ق . به قم حمله ک... بیات ترک بیات ترک . [ ب َت ِ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به شور شود. قلعه ترک قلعه ترک . [ ق َ ع َ ت ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان هرسم بخش مرکزی شهرستان شاه آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری هرسم و جنوب خاوری شاه... ترک گفتن ترک گفتن .[ ت َ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ). رها کردن . دست بداشتن . افکندن . ترک کردن . چشم پوشیدن . (از یادداشت های دهخدا)- بترک گفتن ؛ رها کردن .... ترک محله ترک محله . [ ت ُم َ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جلال ازرگه است که در بخش مرکزی شهرستان بابل و در 4 هزارگزی باختری بابل و کنار شوسه ... ترک کردن ترک کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بهشتن . رها کردن . هشتن . واگذاشتن . یله کردن . بگذاشتن .بینداختن و گذشتن از چیزی . صرف نظر کردن از هر چه ... ترک تازه ترک تازه . [ ] (اِ مرکب ) نزد صوفیه جذبه ٔ الهی را گویند که سالک مجاهده و رنج بسیار می کشد و گشادگی نمی یابد. ناگاه جذبه ٔ الهی دررسد و او ... ترک دادن ترک دادن . [ ت َ دَ ] (مص مرکب ) قطع کردن . پایان دادن . خاموش ساختن . رها کردن : سنّت عشق سعدیا ترک نمیدهی بلی کی ز دلم بدر رود خوی سرشته ... ادیب ترک ادیب ترک . [ اَ ب ِ ت ُ ] (اِخ ) شاعری است و از ابیات او در حدائق السحر بشاهد آمده است :تمنت سلیمی اَن اموت صبابةو اَهون شی ٔ عندنا ما تمنت .و... ترک تحصیل ترک تحصیل. (اسم مصدر) از ادامۀ تحصیل دست برداشتن، از ادامۀ تحصیل انصراف دادن. توضیحات: الف. منظور از «تحصیل» در اینجا، کسب علم و دانش است. رجوع ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۰ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود