گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۲ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد نیشابوری . رجوع به حسین ماسرجسی شود. حسین حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن محمد ونی . رجوع به حسین حاسب شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد یزدی . رجوع به حسین یزدی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود جزائری . رجوع به حسین جزائری شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود رضوی . رجوع به حسین قمی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود زیدانی . رجوع به حسین زیدانی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمود نقیب . رجوع به حسین نقیب شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مخلد. مهردار متوکل عباسی بود که اموال بختیشوع طبیب را پس از مصادره مهر و موم کرد. (از عیون الانباء ج 1 ص 141)... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن المدرس . رجوع به حسین توقانی بن عبداﷲ شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن مرتضی یزدی . رجوع به حسین یزدی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۸ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ صفحه ۳۳ از ۱۴۹ ۳۴ ۳۵ ۳۶ ۳۷ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود