گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۶ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نصر ضریر. رجوع به حسین شفائی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نظام الملک (خواجه ...) یکی از وزرای سلجوقی است و ابوعبداﷲ کنیت او بوده است . (تجارب السلف ص 282) (رجال حبیب ا... حسین حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن النقیب . رجوع به حسین بن کمال الدین شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن نوح قمری مکنی به ابومنصور. او راست : غباء فی الطب . (کشف الظنون ). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن واقد. رجوع به ابوعلی حسین ... شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن ولیدبن نصر معروف به ابن عریف و مکنی به ابوالقاسم نحوی شاعر. از وطن به مشرق آمد و به مصر سکنی گزید و بر ابن... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن هداب بن محمدبن ثابت دیری نوری منسوب به یکی از قرای حله ٔ سیفیه است و در 12 رجب 562 هَ . ق . درگذشت . نحوی ، ... حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن هارون بن جعفر. رجوع به حسین ضبی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن هبةاﷲ. رجوع به حسین سوائی و حسین دهن الحضا شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن هشام معدل ابوعلی . درگذشته ٔ بعد از 280 هَ . ق . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 279). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳۲ ۳۳ ۳۴ ۳۵ ۳۶ صفحه ۳۷ از ۱۴۹ ۳۸ ۳۹ ۴۰ ۴۱ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود