گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۶۴ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن محمد زاغونی . رجوع به حسین زاغونی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد سمنقانی و رجوع به حسین سمنگانی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن محمد سهواجی . رجوع به حسین سهواجی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد شافعی ملقب به عمادالدین . متوفی 777 هَ . ق . / 1375م . او راست :«احکام الخنثی ». (معجم المؤلفین از کشف الظ... حسین حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) محمد شریف . رجوع به حسین عمری شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد صنعانی . رجوع به حسین مغربی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن محمد طبری . رجوع به حسین حناطی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد طبیبی . رجوع به حسین طبیبی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد غسانی . رجوع به حسین جیانی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد فیروزه . رجوع به حسین صدفی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۲۵ ۲۶ ۲۷ ۲۸ ۲۹ صفحه ۳۰ از ۱۴۹ ۳۱ ۳۲ ۳۳ ۳۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود