گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن احمدبن سعدان شیرازی مکنی به ابوعبداﷲ. حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن احمدبن طیان صوفی مصیصی اصفهانی . محدث است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 283) (ذریعه ج 6 ص 326). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن جعفربغدادی شاعر. متوفی 391 هَ . ق . رجوع به ابن حجاج وکاتب بغدادی و هدیة العارفین ج 1 ص 307 و ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ](اِخ ) ابن احمدبن محمدبن زکریا. مکنی به ابوعبداﷲ شیعی . رجوع به ابوعبداﷲ محتسب و زرکلی ج 1 ص 245 شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن محمدبن معدل . محدث اصفهانی است و در359 هَ . ق . درگذشت . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 282). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمدبن یعقوب یا حسن بن احمد. از بنی همدان ، حکیم و فیلسوف و جغرافیادان و نسب شناس است . از اهالی یمن بود و در ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن احمد مادرائی رجوع به حسین مادرائی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن ابراهیم بن یزید کاتب معروف به ابن کرنیب و ابواحمد و درگذشته ٔ 300 هَ . ق . (هدیة العارفین ج 1 ص 332) (... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن صباح خلال . محدث اصفهانی است و پس از 300 هَ . ق . درگذشت . (ذکر اخبار اصبهان 1 ص 279). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن اسحاق اصبهانی محدث است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 280). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۴۹ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود