گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۸ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جمال . رجوع به حسین قهستانی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حجاج . رجوع به ابن حجاج و حسین بن احمدبن محمد شود. حسین حسین . [ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسام . رجوع به حسین غیاثی شود. حسین حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن حسن . رجوع به حسن واسانی و حسین عیناتی و حسین حلیمی و حسین موسوی و حسین دمیاطی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن حسن بن علی عطاری . محدث است . از طبرستان به اصفهان آمده است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 280). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن بن محمد غضائری . رجوع به غضائری شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن بن مهران خیاط مکتب . درگذشته ٔ 254 هَ . ق . محدث است . (ذکر اخبار اصفهان ج 1 ص 278). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن فارسی . او راست : کتاب الحدیث و برقی از وی روایت دارد. (ذریعه ج 6 ص 323) و رجوع به ابوعبداﷲ و حسین حلیمی ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسن غوری . رجوع به حسین امیر حسینی شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن حسین ملقب به اختیار امیرالمؤمنین عم شمس المعالی و برادر مسعودبن حسین بوده است . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ صفحه ۱۱ از ۱۴۹ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود