گفتگو درباره واژه گزارش تخلف حصین نویسه گردانی: ḤṢYN حصین . [ ح ُ ص َ ] (اِخ ) ابن ابی قیس انصاری . صحابی بود. زن پدر خود را پس از مرگ پدر بگرفت ، پس آیه ٔ [ و لاتنکحوا مانکح آبائکم ۞ ] درباره ٔ وی آمد. ( الاصابة ج 2 ص 7). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۴۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۹ ثانیه واژه معنی حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن باقربن محمدتقی (صاحب حاشیه ٔ معالم ) معروف به آقا نجفی اصفهانی (1266-1307 هَ . ق .). او راست : اصالة البرائة. (ذ... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن بدربن ایازبن عبداﷲ بغدادی نحوی ملقب به جمال الدین و مکنی به ابومحمد درگذشته ٔ 681 هَ . ق . او راست : مسائل ال... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن بشر آمدی . او راست : الموازنة بین الطائیین ابوتمام و البحتری . وی در 271 هَ . ق . درگذشت . (کشف الظنون ). حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن بلال بن ازهر مکنی به ابواحمد از امیران سیستان بوده است . رجوع به تاریخ سیستان ص 312، 313 و احوال رودکی ص 48... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن بویه . برادرمعزالدولةبن بویه ٔ دیلمی . ملقب برکن الدولة حاکم اصفهان و اهواز بود. رجوع به آل بویه و رکن الدوله ش... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن تمیم مکتب محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281). حسین حسین . [ ح ُس َ ] (اِخ ) ابن جاندار. رجوع به حسین جاندار شود. حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جبیر مکنی به ابوعبداﷲ. او راست : «الاعتبار» و «نخب المناقب » وی از ابن شهرآشوب متوفی در 588 هَ . ق . بواسطه نجی... حسین حسین . [ ح ُ س َ ] (اِخ ) ابن جعفربن احمد زبرقان معدل . محدث اصفهانی است . (ذکر اخبار اصبهان ج 1 ص 281). حسین حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن جعفر مراغی . رجوع به حسین مراغی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۴۹ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود