خلیل
نویسه گردانی:
ḴLYL
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن اسحاق بن موسی جندی ، مکنی به ابوالضیاء. فقیه مالکی و از اهل مصر بود در قاهره علم آموخت و مفتی مذهب مالکی شد. او را کتاب مختصر در فقه است که بفرانسه ترجمه شده و کتاب التوضیح است که شرح مختصر ابن حاجب میباشد و نیز کتاب المناسک و چند کتاب دیگر می باشد. مرگ او بسال 767 هَ . ق . اتفاق افتاد. (از اعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 296).
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن احمد فرهودی . رجوع به خلیل بن احمد فراهیدی شود.
خلیل . [ خ َ ] (اِخ )ابن احمد لغوی . رجوع به خلیل بن احمد فراهیدی شود.
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن ایبک بن عبداﷲصفوی . رجوع به صلاح الدین صفوی شود.
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن شاهین ظاهری . از امیران مصر و از مشتاقان به بحث و فحص بود. او سالها بر اسکندریه حکم راند و بسال 840 هَ . ق . نیز ا...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن احمدبن ابراهیم بن خلیل قزوینی ، مکنی به ابویعلی . از قضات و از حافظان حدیث و عارفان به علم رجال بود. ا...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن محمدمراد حسینی . از مورخان زمان خود و مفتی شام بود بسال 1192 هَ . ق . بر مسند فتوی نشست و کتاب «سلک ...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن غازی قزوینی . از فاضلان شیعی مذهب است و کتاب «شرح العده » در اصول و «حاشیه ٔ مجمعالبیان » و «رسالةالحمیه » و غیر آن ...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن قلاوون صالحی . فرزند سلطان ملک منصور از ملوک مصراست که بسال 662 هَ . ق . زاده شد و بعد از وفات پدرش بتخت نشست و...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن کیکلدی بن عبداﷲ علائی دمشقی . محدث و از فاضلان زمان بود. در دمشق بسال 694 هَ . ق . زاده شد و بدانجا علم آموخت . بعد...
خلیل . [ خ َ ] (اِخ ) ابن محمد مغربی الاصل و مصری المولد و المنشاء والوفاة. از فقیهان زمان بود و او را کتب چندی است که از آنجمله است : «شرح ...