اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

دان

نویسه گردانی: DʼN
دان . (اِخ ) نام محقق و مورخی است که در خصوص تاریخ سری منسوب به پروکوپ (پروکوپیوس ) رومی تحقیق کرده است و باثبات رسانیده که تاریخ مذکور ریخته ٔ قلم پروکوپ است وعقاید دیگران که آنرا از این مورخ نمیدانندمردود میباشد. رجوع به ایران باستان ج 1 ص 90 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
پلیتیک دان . [ پ ُ ] (نف مرکب ) سیاسی . رجل سیاسی . سیاست شناس . دانا به سیاست .
خاکروبه دان . [ ب َ / ب ِ] (اِ مرکب ) محلی که خاکروبه در آن می ریزند. آشغال دان . جای آشغال . مَنهَرَه . خاکدان . خاشکدان . سَلَّه .
دان پاچیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) دان پاشیدن . دانه پاچیدن . پراکندن دانه بر زمین طیور را.چینه نهادن . || بقصد فریفتن مالی دادن .
دان پاشیدن . [ دَ ] (مص مرکب ) دان پاچیدن . || فریفتن با عطا و دهش و یا طرق دیگر.
دم روباه دان . [ دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان رستم بخش اهرم شهرستان بوشهر با 126 تن سکنه . آب آن از چاه . راه آن اتومبیل رو است . (از فرهنگ جغ...
دره پنبه دان . [ دَرْ رَ پَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اوباتو بخش دیواندره شهرستان سنندج . واقع در 62هزارگزی شمال باختری دیواندر...
غله دان عدم . [ غ َل ْ ل َ / ل ِ/ غ َ ل َ / ل ِ ن ِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از زمین است که به عربی ارض خوانند. (برهان قاطع) ...
دره پنبه دان . [ دَرْ رَ پَم ْ ب َ / ب ِ ](اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز واقع در 7 هزارگزی شمال خاوری سقز...
برگه‌دان مستند فراگیر که به‌اختصار GND خوانده می‌شود، پرونده مستند از داده‌های کتابخانه‌ای است که برای سازماندهی نام اشخاص، عنوان سرنام‌ها و شرکت‌ها د...
برگه‌دان مستند مجازی بین‌المللی برگه‌دان مستند مجازی بین‌المللی (به انگلیسی: Virtual International Authority File) و به اختصار ویاف (VIAF) نام پروژه م...
« قبلی ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ ۱۵ صفحه ۱۶ از ۱۷ ۱۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.