گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داود نویسه گردانی: DʼWD داود. [ وو ] (اِ) ۞ داود باشا. ظاهراً نام نوعی غذا باشد که از گلوله های گوشت تهیگاه و پیاز و جعفری ترتیب کنند. (دزی ج 1 ص 430). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه واژه معنی داود الهاشمی داود الهاشمی . [ وو دُل ْ ش ِ ] (اِخ ) رجوع به العقد الفرید ج 6 ص 218 شود. داود الظاهری داود الظاهری . [وو دُظْ ظا هَِ ری ی ] (اِخ ) ابن علی بن خلف اصفهانی مکنی به ابوسلیمان از مشاهیر علماء اتقیاست نیاکانش از اصفهانند اما در کوف... داود السراجی داود السراجی . [ وو دُس ْ س ِ ] (اِخ ) ثقفی مصری محدث است و از ابی سعید الخدری روایت دارد و قتاده از ابن حیان توثیق او کرده است . (حسن المح... داود الشاذلی داود الشاذلی . [ وو دُش ْشا ذِ ] (اِخ ) الاسکندری یا نزیل اسکندریه مکنی به ابوسلیمان . او راست : الرسالة المرضیة فی شرح دعاء الشاذلیة. و رجوع ... داود التنوخی داود التنوخی . [ وو دُت ْ ت َ خی ی ] (اِخ )رجوع به داودبن الهیثم و روضات الجنات ص 276 شود. داود اصفهانی داود اصفهانی . [ وو دِ اِ ف َ ] (اِخ ) (میرزا...) فرزند میرزا عبداﷲ متخلص به عشق از سادات اصفهان است اما به نام خود داود تخلص مینماید. سلسله ... داود اصفهانی داود اصفهانی . [ وو دِ اِ ف َ ] (اِخ ) امام ظاهریه است . رجوع به داود ظاهری و نیز رجوع به داودبن علی بن داودبن خلف اصفهانی و خاندان نوبختی... گردونه ٔ داود گردونه ٔ داود. [ گ َ ن َ / ن ِ ی ِ وو ] (اِخ ) نعش و بنات النعش کبری . ابن ابی داود ابن ابی داود. [ اِ ن ُ اَ وو] (اِخ ) ابوبکربن سلیمان ابی داود سجستانی . از بزرگان محدثین و فقهاء و ثقه است . وفات او به سال 316 هَ .ق . و از... داود السجستانی داود السجستانی . [ وو دُس ْ س َ ج ِ ] (اِخ ) صاحب صحاح است . (تاریخ گزیده ص 800). تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ صفحه ۲۳ از ۲۵ ۲۴ ۲۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. حسین مسلمی ۱۳۸۹/۱۰/۱۹ 0 3 با سلام و خسته نباشید آیا در دستور نگارش فارسی نگارش کلمه داود صحیح است یا داوود بهنام ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 0 4 در زبان عربی "داود" اما در فارسی "داوود"! در فارسی باید این نوع کلمات (که با اشباع تلفظ میشود) را با دو واو نوشت. یعنی "داوود" صورت فارسی معین شده و "داود" شکل عربی اون. کلماتی مثل "داوود"، "طاووس"، "چاووش"، "کاووس" و امثال که یکی به گونهی صامت و دیگری به گونهی مصوت بلند اما در مورد نوشتن واژهی "سیاوش" اگر با اشباع تلفظ نشود، درست است اگر بااشباع تلفظ شود، باید نوشت "سیاووش". برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود