گفتگو درباره واژه گزارش تخلف داود نویسه گردانی: DʼWD داود. [ وو ] (اِ) ۞ داود باشا. ظاهراً نام نوعی غذا باشد که از گلوله های گوشت تهیگاه و پیاز و جعفری ترتیب کنند. (دزی ج 1 ص 430). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۴۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه واژه معنی داود الاسکندری داود الاسکندری . [ وو دُل ْ اِ ک َ دَ ] (اِخ ) رجوع به داودبن عمربن ابراهیم الشاذلی الاسکندری و روضات الجنات ص 276 شود. امام زاده داود امام زاده داود. [ اِ دَ / دِ وو ] (اِخ ) امام زاده ای است در شمال غربی طهران ، و راه آن از ده فرح زاد واقع در 9 هزارگزی غرب تجریش است . و ر... ابن داود ظاهری ابن داود ظاهری . [ اِ ن ُ وو دِ هَِ ] (اِخ ) ابوبکر محمدبن داودبن علی بن خلف اصفهانی ، معروف بظاهری . شاعر و ادیب و فقیه . پدرش داود ظاهری معر... انطاکی داود بن عمر اَنْطاکی، داوود بن عمر (د مکه، ۱۰۰۷ یا ۱۰۰۸ق/۱۵۹۸ یا ۱۵۹۹م)، پزشک نامدار، ادیب، فیلسوف و متکلم نابینای انطاکی، مشهور به ضریر و بصیر است. ... ابن داود العبرتائی ابن داود العبرتائی . [ اِ ن ُ وو دِل ْ ع َ ب َ ] (اِخ ) کاتب . به عربی شعر میگفته و مقل است . (ابن الندیم ). باب سلیمان بن داود باب سلیمان بن داود. [ ب ُ س ُ ل َ ن ِ ن ِ وو ] (اِخ ) از درهای مسجد بیت المقدس است . (عقد الفرید چ مصر 1359 هَ . ق . ج 7 ص 298). ابوبکر محمد ابن داود در افسانه های عرب آمده است که چون مردی از بنی زهره 1 عاشق میشد، راز خود را پنهان میکرد و درد عشق را آن قدر در دل نگاه میداشت که او را از پای در می... ابراهیم بن داود قصار ابراهیم بن داود قصار. [ اِ م ِ ن ِ وو دِ ق َص ْ صا ] (اِخ ) یکی از بزرگان عرفا و مشایخ صوفیه مانند معروف کرخی و جنید. وفات 326 هَ .ق . داوود داوود. [ وو ] (اِخ ) (ملک ...) رجوع به داود پیغمبر شود. (الکامل ج 1 ص 94). داوود داوود. (اِخ ) ۞ رجوع به داود شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ ۲۰ ۲۱ ۲۲ ۲۳ صفحه ۲۴ از ۲۵ ۲۵ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. حسین مسلمی ۱۳۸۹/۱۰/۱۹ 0 3 با سلام و خسته نباشید آیا در دستور نگارش فارسی نگارش کلمه داود صحیح است یا داوود بهنام ۱۳۹۶/۰۲/۱۰ 0 4 در زبان عربی "داود" اما در فارسی "داوود"! در فارسی باید این نوع کلمات (که با اشباع تلفظ می‌شود) را با دو واو نوشت. یعنی "داوود" صورت فارسی معین شده و "داود" شکل عربی اون. کلماتی مثل "داوود"، "طاووس"، "چاووش"، "کاووس" و امثال که یکی به گونه‌ی صامت و دیگری به گونه‌ی مصوت بلند اما در مورد نوشتن واژه‌ی "سیاوش" اگر با اشباع تلفظ نشود، درست است اگر بااشباع تلفظ شود، باید نوشت "سیاووش". برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود