اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

رس

نویسه گردانی: RS
رس . [ رُ ] (ص ) اکول و پرخور. (ناظم الاطباء) (برهان ). اکال . (انجمن آرا) (آنندراج ). حریص در خوردن . (فرهنگ خطی ). پرخور. (فرهنگ نظام ). اکول . گلوبنده بود یعنی رس . (از لغت فرس اسدی ) :
خواجه یکی غلامک رس دارد
کز ناگوارد خانه چو تس دارد.

منجیک .


رادمردان همه با درگهش آموخته اند
چون بز رس که بیاموزد با سبز گیاه .

فرخی .


وآنکه بر کس به خیره گردد رس
عیش او گنده دان چو درگه کس .

سنایی .


هردری نیستم چو گربه ٔ رس
شاید ار نیستم چو سگ ساجور.

انوری .


|| به معنی حریص نیز آمده . (انجمن آرا) (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ). حریص . (فرهنگ نظام ) :
ای رس بجز از بهر تو نگردد
این خانه ٔ رنگین پررسانه .

ناصرخسرو.


در داد شاعران را لطفت ز خاص خویش
رس کرد مجرمان را لطف تو بر گناه .

سیدحسن غزنوی .


|| مردم زرداندام . (از ناظم الاطباء). || اخاذ. (آنندراج ) (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کامباسه رس . [ س ِ رِ ] (اِخ ) ۞ ژان ژاک . مشاور حقوقی و از رجال دولت فرانسه بود در مون پیله ۞ بدنیا آمد (1824-1753 م .). صدر اعظم امپراطور...
رس انداختن . [ رُ اَ ت َ ] (مص مرکب ) تبلور. متبلور گشتن .- رس انداختن شکر ؛ تبلور. متبلور شدن . کر زدن آن . (یادداشت مؤلف ).- رس انداختن ش...
تیت رس تس . [ رُ ت ِ ] (اِخ ) یا تی تروست ۞ پسر خشایارشا و سردار سپاه ایران در جنگ آتن با ایران بود که در این جنگ نیروی دریائی ایران ا...
رث . [ رَث ث ] (ع ص ) کهنه و بلایه از رخت خانه . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). کهنه . (غیاث اللغات ) (منتخب اللغات ). کهنه و پو...
رث . [ رَث ث ] (ع مص ) کهنه شدن جامه . (مصادر اللغة زوزنی ). ۞
رص . [ رَص ص ] (ع مص ) استوار کردن بنا. (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 52). استوار کردن . (دهار). استوار برآوردن بنا. (مصادر اللغه ٔ زوز...
رث ء. [ رَث ْءْ ] (ع اِمص ) گولی . کم عقلی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
رث ء. [ رُث ْءْ ] (ع اِ) سیاهی سپیدی آمیخته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
رث ء. [ رَث ْءْ ] (ع مص ) دوشیدن شیر را بر ماست پس سطبر گردیدن آن . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
کامران
۱۳۹۹/۰۵/۲۸
0
0

رس کسی را کشیدن ؟


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.