اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

روز

نویسه گردانی: RWZ
روز. [ رَ ] (ع مص ) آزمودن . (تاج المصادر بیهقی ). آزمودن کسی را و آزمودن آنچه نزد اوست . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب )(از ناظم الاطباء) (آنندراج ). || سنجیدن سنگی را برای دانستن وزن آن . (از اقرب الموارد). || سنجیدن و آزمودن دینار را برای دانستن اندازه ٔ آن . (از اقرب الموارد). || برپای داشتن مرد ضیاع خود را و اصلاح کردن آن را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). برپای داشتن و بر حرفت خود بودن و اصلاح کردن . (آنندراج ). || خواستن و طلب کردن چیزی را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
روز. (اِ) در پهلوی رُچ ۞ ، پارسی باستان رئوچه ۞ ، اوستا رئوچه ۞ ، هندی باستان رچیش ۞ ، ارمنی لئیز ۞ کردی روژ ۞ ، افغانی ورَج ۞ بل...
روز تا روز.(ق مرکب ) روزهای پیاپی . روزهای متوالی : روز تا روز از این قرار نگشت کارگر بود چون ز کار نگشت .نظامی .
امروزین روز. [ اِ ] (اِ مرکب ، ق مرکب ) باب روز. مد روز. (فرهنگ فارسی معین ). || در زمان حاضر. عصر کنونی : دولت تازه ملک دارد امروزین روزد...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
در زمان بودن - همگام با دیگران (اکثریت یا اقلیت)
نگاه کنید به روز مادر
روز نو. [ زِ ن َ / ن ُو ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوروز. روز جشن . روز شادی : به جمشید بر گوهر افشاندندمر آن روز را روز نو خواندند. فردوسی .همی گ...
شش روز. [ ش َ / ش ِ] (اِ مرکب ) ایام آفرینش عالم : کما قال اﷲ تعالی : الذی خلق السموات و الارض فی ستة ایام . (قرآن 4/57). (غیاث اللغات ) (از...
روز جک . [ زِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روز پانزدهم شعبان که روز برات باشد. شب آن روز را نیز شب جک و شب برات گویند. (از برهان قاطع) (...
روز چک . [ زِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به «روز جک » و چک و جک شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۱۷ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.