گفتگو درباره واژه گزارش تخلف زی نویسه گردانی: ZY زی . (از ع ، اِ) اندازه و حد باشد همچنانکه گویند «از زی خود بیرون رفته است »؛ یعنی از حد و اندازه ٔ خود بیرون رفته است . (برهان ) (از ناظم الاطباء) (از غیاث ) ۞ . رجوع به ماده ٔ بعد شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۹۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی ابرق ذی الجموع ابرق ذی الجموع . [ اَ رَ ق ِ ذِل ْ ج ُ ] (اِخ ) موضعی نزدیک کلاب . فارس ذی الخمار فارس ذی الخمار. [ رِ س ُ ذِل ْ خ ِ ] (اِخ ) مردی صحابیست از بنی تیم . معنی فارس ذوالخمار کسی است که بر اسبی بنام ذوالخمار سوار شود. و ذوالخم... غزوه ٔ ذی العشیرة غزوه ٔ ذی العشیرة. [ غ َزْ وَ ی ِ ذِل ْ ع ُ ش َ رَ ] (اِخ ) یا غزوه ٔ عشیره . پس از غزوه ٔ بدرالاولی یا سفوان واقع شد. این غزوه 16ماه پس از هجر... الات ذی العرجاء الات ذی العرجاء. [ اُ ت ُ ذِل ْ ع َ ] (اِخ ) زمینی است پیرامون عرجاء و عرجاء پشته است . (معجم البلدان ). اصطرلاب ذی العنکبوت اصطرلاب ذی العنکبوت . [ اُ طُ ب ِ ذِل ْ ع َ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی از اصطرلاب است . رجوع به اسطرلاب شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود