اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

سفلی

نویسه گردانی: SFLY
سفلی . [ س ُ ] (اِ) دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود. (برهان ). دیگ آهنی را گویند که سرش گشاده بود و اهل هندکراهی خوانند. (آنندراج ) (شرفنامه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
روستای تازه کند سفلی معرفی روستا به لحاظ موقعیت جغرافیایی این آبادی در 2کیلومتری شرق میدان مجلس مراغه و 500 متری جنوبی جاده مراغه ،تهران واقع شده اس...
باباحسن سفلی . [ ح َ س َ ن ِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی به چهار فرسخ ونیم میانه ٔ شمال ومغرب احمد حسین (کوه گیلویه ). (فارسنامه ٔ ناصری ).
چهارمادر سفلی . [ چ َ / چ ِ دَ رِ س ُ لا ] (اِ مرکب ) کنایه از چهارعنصر است . چهارآخشیج : هفت پدر علوی را در دوازده منزل حرکت و سیر داد، چهارم...
خرغانکث سفلی . [ خ َ ک َ ث ِ س ُ لا ] (اِخ ) رجوع به ماده ٔ فوق شود.
میشی جان سفلی . [ ن ِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستاق بخش خمین شهرستان محلات ، واقع در یک هزارگزی شمال خاوری خمین با 800 تن جمعیت...
قاسم آباد سفلی . [ س ِ دِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش زرند شهرستان ساوه . در 15هزارگزی خاور زرند. در جلگه واقع و هوای آن معت...
خواجه ولی سفلی . [ خوا /خا ج َ / ج ِ وَ ی ِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام وسط بخش ورامین شهرستان تهران . این دهکده در جلگه قرار د...
کهک علیا و سفلی . [ ؟ ع ُل ْ وَ س ُ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان مزدقانچای است که در بخش نوبران شهرستان ساوه واقع است و 753 تن سکنه دارد. (ا...
اسماعیل آباد سفلی . [ اِ دِ س ُ لا ] (اِخ ) دهی از دهستان گاوکان در سه فرسنگی مشرق گاوکان .
رامه ٔ علیا و سفلی . [ م ِ ی ِ ع ُ وَ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان اختر پشتکوه بخش فیروزکوه شهرستان دماوندواقع در 43هزارگزی جنوب فیروزکوه...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۶ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.