طوسی
نویسه گردانی:
ṬWSY
طوسی . (اِخ ) ابوالحسن علی بن عبداﷲبن سنان التیمی . عالم روایه ٔ قبائل و اشعار فحول ، و درک مصاحبت مشایخ کوفیین و بصریین کرده است و بیشتر مجالست و اخذ او از ابن الاعرابی بوده است و او را نیز پسری بوده که در علم راه پدر میرفته است . و طوسی را با ابن السکیت دشمنی بود، چه هر دو از نصران خراسانی کسب علم کرده بودندو پس از مرگ در کتب او اختلاف کردند. (ابن الندیم ).
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
طوسی . (ص نسبی ، اِ) رنگ میان سبزو سرخ . رنگی مقابل سوسنی . رنگ سبز که بسپیدی زند.
طوسی . (ص نسبی ) منسوب به طوس ، شهری به خراسان . || منسوب به طوس از قرای بخارا، ابوجعفررضوان بن عمران الطوسی از آنجاست . (معجم البلدان ...
طوسی . (اِ) نوعی از شال . پتو و برک غلاف کمان هم گویند : صلیب همه ٔ کافران سوختم که طوسی بدین رشته دردوختم . نظام قاری (دیوان البسه ص 1...
طوسی . (اِخ ) نام شاعری که در اوان کودکی امیر علیشیر نوائی درگذشته و این امیر ذکر وی در مجلس اول از تذکره ٔ مجالس النفائس ۞ آورده و گو...
طوسی . (اِخ ) ابوجعفر، محمدبن الحسن بن علی الطوسی ، ملقب به شیخ الطائفه . رجوع به ابوجعفر طوسی ... شود.
طوسی . (اِخ ) رجوع به فردوسی و ابوالقاسم شود.
طوسی . (اِخ ) عبدالعزیزبن محمدبن علی طوسی . رجوع به عبدالعزیز... شود.
طوسی . (اِخ ) علاءالدین علی . رجوع به علاءالدین ... شود.
طوسی . (اِخ ) محمدبن محمد. رجوع به ابوحامد غزالی شود.
طوسی . (اِخ ) محمدبن الحسن . رجوع به ابوجعفر طوسی محمدبن حسن شود.