طوسی
نویسه گردانی:
ṬWSY
طوسی . (اِخ ) ابوالحسن علی بن عبداﷲبن سنان التیمی . عالم روایه ٔ قبائل و اشعار فحول ، و درک مصاحبت مشایخ کوفیین و بصریین کرده است و بیشتر مجالست و اخذ او از ابن الاعرابی بوده است و او را نیز پسری بوده که در علم راه پدر میرفته است . و طوسی را با ابن السکیت دشمنی بود، چه هر دو از نصران خراسانی کسب علم کرده بودندو پس از مرگ در کتب او اختلاف کردند. (ابن الندیم ).
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
طوسی . (اِخ ) نصیرالدین . رجوع به نصیرالدین طوسی (خواجه ...) شود.
طوسی. رنگ. نک. توسی در همین لغت نامه.
جفت طوسی ، عنوان جدید سازوکاری که خواجه نصیرالدین طوسی (597 672) ابداع کرد و به صورت بخشی از نظریه سیارهای بدیع خویش به کاربرد. در نج...
آذَریِ طوسی [āzarī-ye tūsī]، فخرالدین حمزة بن علی ملک اِسْفَرایِنی (۷۸۴-۸۶۶ق/۱۳۸۲-۱۴۶۲م)، شاعر، عارف و نویسندۀ پارسیگوی شیعی. پدر او از امیران سربدار...
مریم طوسی (زادهٔ ۱۴ آذر ۱۳۶۷) دوندهٔ دوهای سرعت است. او رکورددار دوهای ۱۰۰ متر، ۲۰۰ متر و ۴۰۰ متر زنان ایران است. طوسی دو مدال طلای قهرمانیِ داخل سالن...
حافظ طوسی . [ ف ِ ظِ ] (اِخ ) رجوع به طوسی شود.
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ملقب به علاءالدین .متوفی در 860 هَ . ق . رجوع به علاءالدین طوسی شود.
علی طوسی .[ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن احمد اسدی طوسی . مکنی به ابونصر. شاعر مشهور. رجوع به اسدی (علی بن احمد...) شود.
علی طوسی . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن اسحاق طوسی . وی پدر خواجه نظام الملک و از عمال دیوان سلجوقیان بود و به سخاوت و کرم و مروت شهرت داشت . ...
علی طوسی . [ ع َی ِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن سنان طوسی تیمی . مکنی به ابوالحسن . از بزرگان علمای کوفه . رجوع به طوسی (ابوالحسن علی ...) و معج...