اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عش

نویسه گردانی: ʽŠ
عش .[ ع ُش ش ] (ع اِ) آشیانه ٔ مرغ از هیمه و حطب که بر شاخ درخت باشد، و اگر در دیوار یا عمارت و یا در کوه باشد آن را وکر و وَکن گویند، و اگر آشیانه ٔ او در زمین باشد اُدحی ّ و اُفحوص نامیده میشود. ج ، عِشَشة، عِشاش ، أعشاش . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). خانه ٔ مرغ بر درخت که آنجا خایه نهد. (دهار). آشیانه ٔ مرغ بر درخت و در پوشش . (زمخشری ). آشیانه ٔ مرغ . (غیاث اللغات ). لانه ٔ مرغان بر درخت که از خرده ٔ چوب و جز آن کنند. (یادداشت مرحوم دهخدا). عش الطائر؛ خانه ٔطیور است که به فارسی آشیان پرنده گویند. (مخزن الادویة). فِراش . لانه . آشیان . آشیانه . عَش ّ :
مرغ جذبه ناگهان پرّد ز عش
چون بدیدی صبح ، شمعآنگه بکش .

مولوی .


- امثال :
لیس بعشک فادرجی ؛ یعنی نیست تو را حقی در آن ، پس بگذر از آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و آن مثلی است در مورد کسی که آنچه راشایسته ٔ او نیست بگیرد، و یا در مورد کسی گویند که خود را بالاتر از منزلت خویش بنماید، و یا کسی که بر آنچه ازآن ِ او نیست روی آورد. و آن را به کسی که بیجا و در غیر وقت خود، مطمئن باشد گویند تا وی را بر کوشش و جنبش وادار نمایند. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
نوعی آش اسپاگتی مانند ست که کرمانج ها می پزند . رشته ی آشی را با دوغ می پزند و آبکش می کنند. خورش را بعد روی رشته ی دوغ پز را با خورش تزیین می کنند....
گونه ای خوراک ایرانی از گروه آش ها که ترکیبی است از نخود، لوبیا، عدس، چغندر قرمز، پیاز داغ، سبزی آش و رشته ی آشی٠ و روی آش نیز مقداری کشک، پیاز داغ، س...
آشی ست اسپاگتی مانند که کرمانج ها می پزند. رشته ی آشی را با دوغ ترش آب پز و آبکش می کنند بعد آن را با خورش قیمه ی مخصوصی تزیین می کنند. خورش قلیه دا...
آب و آش . [ ب ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) خوردنی های پخته .
آش و آب . [ ش ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) آش و جز آن . آش و مانند آش .
آش بچگان . [ ب َ ] (اِ مرکب ) جندبیدستر. جندبادستر. قندزقوری . قندقیرس . (مخزن الادویه ). گندبیدستر. جندقضاعه . گندسکلابی . خایه ٔ سگ آبی . جندقندز. ...
اش وهیشت . [ اَ ش َ وَ ت َ ] (اِخ ) ۞ فارسی اوستایی کلمه ٔ اردیبهشت است که نگهبانی دومین ماه سپرده به اوست ، یکی از امشاسپندان یا مهین فر...
اش الحیار. [ ] (اِخ ) به روایتی نام جد اشک بن اشدبن ازران بن اشقان بن اش الحیاربن سیاوش بن کیکاوس (؟). (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 16).
آش جوش پره Aash e Joush Pare آشی است که در خراسان بویژه در جنوب خراسان از پختن سمبوسه در آب درست می‌شود. روش تهیه خمیر را پهن کرده و بصورت برگ(ورق) ...
آش باوردی . [ ش ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی آش منسوب به ابیورد.
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۵ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.