علان
نویسه گردانی:
ʽLAN
علان . [ ع ِ ] (اِخ ) قلعه ای است نزدیک صنعاء یمن . (از معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
الان . [ اَ ] (اِخ ) مشرق و جنوب وی سریر است و مغرب وی روم است و شمال وی دریای کرز و بخاک خزرانست و این ناحیتی است اندر شکستگیها و کوه...
الان . [ اَل ْ لا ] (اِخ ) لان : تف تیغ هندیش هندوستانی علی الروس در روس و الان نماید.خاقانی .
الان. کوتاه شده محاوره ای الاَّن الاَّن . [ اَل ْ آ ] (ع ق ) اکنون . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آنفاً. (مهذب الاسماء) (ربنجنی ). کنون . اینک . آنفاً. ر...
ãlān در سنسکریت آل به معنی آراستن، آرایش - تزئین کردن، زینت بخشیدن است که پسوند آن به آن افزوده شده و صفت فاعلی ساخته است به معنی آراینده، آرایش - تزئ...
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
سامپَر (سنسکریت: سامپرَتَم)
ایدام، اَدیا (سنسکریت)
نونام (سنسکریت: نونَم)
اَسات (سنسکریت: اَساتَس)
اکنون، ا...
عق-الان . [ ع ِ ] (ع اِ) تثنیه ٔ عقال .رجوع به عقال شود. || زکات و صدقه ٔ دو سال : علی بنی فلان عقالان ؛ بر آنها صدقه ٔ دو سال است . (ازمنته...
الاَّن . [ اَل ْ آ ] (ع ق ) اکنون . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). آنفاً. (مهذب الاسماء) (ربنجنی ). کنون . اینک . آنفاً. رجوع به آن شود.
در الان . [ دَ رِ اَ ] (اِخ ) شهری است به الان چون قلعه ای بر سر کوه و هر روزی هزار مرد به نوبت ، باره ٔ این قلعه نگاه دارند. (حدود العالم...
خوش آلان . [ خُش ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه ،واقع در جنوب خاوری هشتیان با هوای سرد و 104 تن سکنه . راه ...
آلان کوه . (اِخ ) نام کوهی بمغرب دریاچه ٔ خزر.