عمر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽMR
    
							
    
								
        عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم بن عبداﷲ. ملقب  به  کمال الدین . رجوع  به  عمر عجمی  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۳۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حنفی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ن َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  هبةاﷲ. رجوع  به  ابن العدیم  و عمر (ابن  احمدبن  هبةاﷲ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حمصی . [ ع ُ م َ رِ ح ِ ] (اِخ ) رجوع  به  ابوحفص  (عمر...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حموی . [ ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن  احمدبن  علی . رجوع  به  عمر هلالی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حموی . [ ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن  احمد حزمی  حموی . وی  وقت شناس  بود و او را ارجوزه ای  است  به  نام  الیواقیت  فی  علم المواقیت  که  در ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حموی . [ع ُ م َ رِ ح َ م َ ] (اِخ ) ابن  علی . رجوع  به  ابن  فارض  (ابوحفص  و ابوالقاسم ...) و عمر (ابن  فارض ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن  ابی بکربن  یحیی . رجوع  به  ابوحفص  (عمربن  ابی بکر) و عمر (ابن  ابی بکربن  یحیی بن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن  یحیی بن  عبدالواحد حفصی  هنتاتی ، مکنی  به  ابوحفص  و ملقب  به  مستنصر ثانی . پنجمین  تن  از سلاطین  حفصی  د...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حفصی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ] (اِخ ) ابن  یحیی بن  محمد هنتاتی ، مکنی  به  ابوحفص . جد ملوک  حفصی  در تونس . اصل  او از هنتاته  است  که  از بزرگترین  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حلبی . [ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] (اِخ ) رجوع  به  ابن الندیم  (ابوحفص  کمال الدین ...) و عمر (ابن  احمدبن  هبةاﷲبن ...) شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عمر حلبی . [ ع ُ م َ رِ ح َ ل َ ] (اِخ ) ابن  ابراهیم . رجوع  به  عمر عجمی  شود.