عمری
نویسه گردانی:
ʽMRY
عمری . [ع ُ را ] (ع اِ) چیزی که با شخص در مدت زندگی همراه باشد. (ناظم الاطباء). آنچه برای تو، در طول مدت عمر او یا عمر تو، قرار داده شود، چنانکه گویند: أعمرته الدار العمری ؛ یعنی خانه را تا سر آمدن مدت عمرم یاعمرش ، در اختیار او گذاردم . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). اسم است از اِعمار، چنانکه گویند: أعمرته الدار عمری ؛ یعنی قرار دادم خانه را برای او که مادام العمر در آن ساکن باشد و چون بمیرد خانه دوباره به من بازگشت کند. و این امر در جاهلیت از رسوم معمول و متداول بین اعراب بوده ، اما در شریعت اسلام ، عمری عبارت است از تفویض مسکن بمدت طول زندگانی به کسی بشرط آنکه اگر تفویض کننده یا کسی که خانه بدو تفویض شده از دنیا رحلت کند، خانه به ورثه ٔ واهب خانه بازگشت کند، و این فعل صحیح است و شرط باطل میشود، و از این رو خانه تا موهوب له در قید حیات است ملک اوست و پس از مرگ او ملک ورثه ٔ او باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). || سود زندگانی . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
همتای پارسی این دو واژه ی عربی، لین است: شانت جیتی ŝānte-jiti (سنسکریت: صانتی śānti با اوستایی جیتی) ***فانکو آدینات 09163657861
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن علی بن مرادبن عثمان بن علی بن قاسم عمری موصلی شافعی . وی ادیب بود و در سال 1147 هَ . ق . متولد ش...
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن علی بن محمد علوی عمری شجری . ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن صوفی ....
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمد شیرازی عمری شافعی . ملقب به مظفرالدین . رجوع به علی شیرازی شود.
علی عمری . [ ع َ ی ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن مراد عمری موصلی شافعی .ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالفضل . ادیب و شاعر متولد در سال 1060 هَ . ق...
جامع عمری . [ م ِ ع ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) همان مسجد عتیق است . رجوع به جامع عتیق شود.
حسین عمری . [ ح ُ س َ ن ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن عبداللطیف بن محمد العمری قادری خلوتی دمشقی معروف به ابن عبدالهادی مؤرخ نسابة در دمشق به ...
حسین عمری . [ ح ُ س َ ن ِ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن محمد شریف عمری مکنی به ابوالفتح و ملقب به ناصرالدین در نیشابور و مرو علم آموخت و تألیفات ...
خطیب عمری . [ خ َ ع ُ ] (اِخ ) یاسین بن خیراﷲبن محمودبن موسی . مورخ و از فاضلان موصل وادیبان و شاعران آن ناحیت بود. او تألیفات خود را که ...
امین عمری . [ اَ ن ِ ع ُم َ ] (اِخ ) امین بن خیراﷲ. (1150 - 1203 هَ .ق .). از نوابغ عراق و شاعر و دارای تألیفات بسیار است . (از اعلام زرکلی چ...