اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عیشه

نویسه گردانی: ʽYŠH
عیشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) گیاهی است شبیه به نی . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
آیشه . [ ی ِ ش َ / ش ِ ] (ص ) آیشتنه . آیشنه . چاپلوس . جاسوس . (برهان ) ۞ .
ایشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) بیشه و جنگل . (برهان ) (شرفنامه ٔ منیری ) (آنندراج ). || جاسوس . (برهان ) (آنندراج ) (شرفنامه ٔ منیری ) (جهانگیری ) (مؤی...
عیشة. [ ش َ ] (ع مص ) زیستن . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). عَیش . رجوع به عیش شود. || (اِ) نوع زیست و زندگانی . (ناظم الاطباء): عی...
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) عایشة (وفات : 58 - 59 هَ . ق .) وی دختر ابوبکر و از زنان رسول خدا (ص ) است . کنیت او ام عبداﷲ و مادر وی ام رومان دختر عمیربن ...
عایشة. [ ی ِ ش َ ] (اِخ ) رجوع به عائشه شود.
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) عایشة (وفات : 58 - 59 هَ . ق .) وی دختر ابوبکر و از زنان رسول خدا (ص ) است . کنیت او ام عبداﷲ و مادر وی ام رومان دختر ع...
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) بنت احمد القرطبیه . شاعره و ادیبه و از مردم قرطبه است . او در عصر خویش در اندلس به فهم و فضل و کمال مشهور بود و خط...
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) بنت اسماعیل پاشابن محمد کاشف تیمور. یکی از شعراء و ادباء و از نوابغ مصر بود و به عربی و ترکی و فارسی شعرمیسرود. به ...
عائشة. [ءِ ش َ ] (اِخ ) بنت طلحةبن عبیداﷲ. از طایفه ٔ بنی تیم بن مرة است . زنی ادیب ، فصیح و عالم به اخبار و حکایات عرب بود. مادر او ام کلثوم...
عائشة. [ ءِ ش َ ] (اِخ ) بنت محمد عبدالهادی مقدسی . در عصر خود سیده ٔ محدثان دمشق بود و به سال 723 هَ . ق . به دمشق متولد شد و در آنجا نشأت ...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.