 
        
            قاضی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        QAḌY 
    
							
    
								
        قاضی . (اِخ ) ابراهیم بن  عبدالرحیم  یا عبدالرحمن بن  محمدبن  سعداﷲ یا محمدبن  ابراهیم بن  سعداﷲبن  جماعة، ملقب  به  برهان الدین  و معروف  به  ابن  جماعة. رجوع  به  ابن  جماعة ابراهیم  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۸۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  فاضل . [ ضی  ض ِ ] (اِخ ) عبدالرحیم بن  علی بن  حسین  یا حسن بن  احمدبن  فرج بن  احمد مصری  ملقب  به  محیی الدین  یا مجیرالدین ، مکنی  به  ابوعل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  عسکر. [ ی ِ ع َ ک َ ] (ترکیب  اضافی ، اِ مرکب )مفتی  عسکر و کسی  که  در میان  سپاه  قضاوت  میکند. (ناظم  الاطباء).  ||  فقیهی  با مقامی  معادل  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  عسکر. [ ع َ ک َ ] (اِخ ) محمدبن  یوسف . رجوع  به  قاضی  ابن ابیض  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  کوفی . [ ی ِ ] (اِخ ) عبدالعزیز. رجوع  به  قاضی  عبدالعزیز کوفی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  کوفی . (اِخ ) یعقوب بن  ابراهیم بن  حبیب بن  حلیس بن  سعدبن  بحیربن  معاویه  ، مکنی  به  ابویوسف . رجوع  به  ابویوسف  یعقوب بن  ابراهیم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  کاشی . (اِخ ) رجوع  به  قاضی  اسد کاشی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  کندی . [ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) سلمان بن ربیعه  بابلی  تمیمی  نخستین  قاضی  کوفه  است  که  به  این  اسم  (قاضی ) معروف  شد. وی  در کوفه  چهل  روز در ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  کندی . [ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) شریح بن  حارث بن  قیس بن  جهم  کندی ،مکنی  به  ابوامیه . رجوع  به  شریح بن  حارث بن  قیس  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه  ] (اِخ ) ابن احمد مدتی  متولی  قضاء حلب  و نواحی  آن  و بسیار محترم و جلیل  القدر بوده  است . نسب  وی  به  ابوجراده  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  هبةا. [ هَِ ب َ تُل ْ لاه  ] (اِخ ) ابن  سناء الملک . رجوع  به  قاضی  سعید هبةاﷲ شود.