 
        
            قاضی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        QAḌY 
    
							
    
								
        قاضی . (اِخ ) ابراهیم بن  عبدالرحیم  یا عبدالرحمن بن  محمدبن  سعداﷲ یا محمدبن  ابراهیم بن  سعداﷲبن  جماعة، ملقب  به  برهان الدین  و معروف  به  ابن  جماعة. رجوع  به  ابن  جماعة ابراهیم  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۸۰ مورد، زمان جستجو: ۱.۹۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محسن . رجوع  به  قاضی  تنوخی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن  محمد. رجوع  به  قاضی  تنوخی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  علی . [ ع َ ] (اِخ ) زین الدین . رجوع  به  قاضی  زین الدین  علی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  سهلان  ساوجی . رجوع  به  قاضی  ساوجی  عمر شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  فخرالدین . رجوع  به  قاضی  بیضاوی  عمر شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن  محمود. رجوع  به  قاضی  حمیدی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی زاده . [ دَ / دِ ] (اِخ ) موسی بن  محمدبن  قاضی  محمود رومی  چلبی  از مردم  بروسه  یکی از دانشمندان  ریاضی  و هیأت  و حکمت  است  که  به  خراسان ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  جوب . [ ج َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  ییلاق  بخش  قروه ٔ شهرستان  سنندج . در 60000گزی  خاور سنندج  و 12000گزی  شمال  خاور دهگلان  و در دشت  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کلان قاضی . [ ک َ ] (اِخ ) خواجه ... به  گفته ٔ مؤلف  مجالس  از قضات  هرات  و پدر مولانا وصلی  شاعر بود که  همه ٔمردم  هرات  در عقل  و رای  او را مسل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کوشک قاضی . (اِخ ) دهی  از دهستان  حومه ٔ بخش  مرکزی  شهرستان  فساست  و 2600 تن  سکنه  دارد. (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  7).