 
        
            قاضی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        QAḌY 
    
							
    
								
        قاضی . (اِخ ) ابراهیم بن  عبدالرحیم  یا عبدالرحمن بن  محمدبن  سعداﷲ یا محمدبن  ابراهیم بن  سعداﷲبن  جماعة، ملقب  به  برهان الدین  و معروف  به  ابن  جماعة. رجوع  به  ابن  جماعة ابراهیم  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۸۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی . (اِخ ) سهل بن  احمد. رجوع  به  قاضی  ارغیانی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی گل . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  مهاباد. در 15هزارگزی  شمال  باختری  مهاباد و 10هزارگزی  باختر شوسه ٔ مهاباد به  ارومیه  و در دره  واقع ه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی گری . [ گ َ ] (حامص  مرکب ) شغل  قضا :  گفت ... ای  ابوالقاسم  یاد دار قوّادی  به  از قاضی گری  است . (تاریخ  بیهقی ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        لرد قاضی .[ ل َ دِ ] (اِخ ) میدانی  است  در شیراز. (آنندراج ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  ری . [ ی ِ رَ ] (اِخ ) سلمةبن  فضل ، مکنی  به  ابوعبداﷲ و ملقب  به  ابرش . از مردم  ری  است . وی  اخبار غزوات  و مغازی  را دو مرتبه  ازابن  اسحا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی کند. [ ک َ ] (اِخ ) دهی  جزء دهستان  حومه ٔ بخش  دهخوارگان  شهرستان  تبریز. در 9هزارگزی  جنوب  خاوری  دهخوارگان  و 10هزارگزی  شوسه ٔ تبریز آذرشهر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی کند. [ ک َ ] (اِخ ) دهی  جزء دهستان  کاغذکنان  بخش  کاغذکنان  شهرستان  هروآباد و در چهارهزارگزی  جنوب  آنکند و 1350گزی شوسه ٔ میانه  به  زنجان  و...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        درب قاضی . [ دَ ] (اِخ ) نام  یکی  از دهستانهای بخش  حومه ٔ شهرستان  نیشابور است . موقعیت  دهستان  جلگه و هوای  آن  معتدل  است . این  دهستان  از 150 آ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ده  قاضی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  ززوماهرو بخش  الیگودرز شهرستان  بروجرد. واقع در 70هزارگزی  جنوب  باختر الیگودرز دارای  396 تن  سکنه  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ده  قاضی . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  درختنگان  بخش  مرکزی  شهرستان  کرمان . واقع در 25هزارگزی  شمال  خاوری  کرمان . سکنه ٔ آن  160 تن . آب...