 
        
            قاضی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        QAḌY 
    
							
    
								
        قاضی . (اِخ ) ابراهیم بن  عبدالرحیم  یا عبدالرحمن بن  محمدبن  سعداﷲ یا محمدبن  ابراهیم بن  سعداﷲبن  جماعة، ملقب  به  برهان الدین  و معروف  به  ابن  جماعة. رجوع  به  ابن  جماعة ابراهیم  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۸۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۷ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی خان . (اِخ ) دهی  است  از دهستان تیلکوه  بخش  دیواندره ٔ شهرستان  سنندج  است . در 52000گزی  شمال  باختر دیواندره  و 7000 گزی  شمال  شوسه ٔ دیواند...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی خان . (اِخ ) حسن بن  منصور. رجوع  به  قاضی خان  فخرالدین  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی خان . (اِخ ) فخرالدین  ابوالمحاسن  حسن بن  منصور ابوالقاسم  محمودبن  عبدالعزیز اوزجندی  انصاری ، مکنی  به  ابویوسف  از دانشمندان  و در مذهب  خود ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی خان . (اِخ ) محمد دهار از اجداد قطب الدین  مکی  است . او راست : کتاب  ادات  الفضلاء و آن  را در سال  823 هَ . ق . برای  قدری خان  تألیف  کرده  ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی خانی . (اِخ ) دهی  است  از دهستان  شیروان بخش  شیروان  چرداول  شهرستان  ایلام . در 48000گزی  جنوب  خاور چرداول  و کنار راه  مالرو شیروان  به  مهر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  چاک . (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  اشکور بالا بخش  رودسر شهرستان  لاهیجان . در 55هزارگزی  جنوب  رودسر و 19هزارگزی  جنوب  خاوری  سی پل  واقع و مو...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  چرخ . [ ی ِ چ َ ] (اِخ ) قاضی  فلک . کنایه  از ستاره ٔ مشتری  است . (برهان ) : با خلق  به  داوری  بود قاضی  چرخ وزعلم  و عمل  بری  بود قاضی  چرخ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  اوش . (اِخ ) یکی  از خواهندگان  که  به  لطائف الحیل  گریه   ۞  میکردی . (آنندراج ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی  اعز. [ اَ ع َزز ] (اِخ ) نصراﷲبن  عبداﷲبن  مخلوف بن  علی بن  عبدالقوی بن  قلاقس  ازهری  اسکندری ، مکنی  به  ابوالفتح  و معروف  به  ابن  قلاقس . ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        قاضی الجن . [ ضِل ْ ج ِن ن  ] (اِخ ) محمدبن  عبداﷲبن  علاثةبن  مالک  کلابی  حرانی  عقیلی ، مکنی  به  ابوالیسیر. از اهل  حران  بوده  و در زمان  مهدی  ع...